responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 15

الابد اين عمل، عمل آن عامل است، پس به همين جهت اگر در ظرف قيامت عمل به صورت آتش جلوه كند، تا ابد به جان عامل خود مى‌افتد، و اگر هم بگوييم تقدير كلام انما تجزون جزاء ما كنتم تعملون است، باز هم اين ملازمه صحيح است، و معنايش اين است كه ما از جايى ديگر آتش نياورده‌ايم، و اين آتش جزاى اعمال شما و آثار همان كارهايى است كه مى‌كرديد.(إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ نَعِيمٍ) كلمه جنت به معناى بستانى است كه درختان، آن را پوشانده باشد، (چون از ماده جن گرفته شده كه به معناى ستر است)، و كلمه نعيم به معناى نعمت بسيار است.

و معناى آيه اين است كه: مردم با تقوا و آنها كه در زندگى از خدا پروا دارند در روز قيامت در بستانها سكونت مى‌كنند، و نعمتى فراوان بر آنان احاطه دارد.

[معناى اينكه در وصف متقين بهشتى فرمود:(فاكِهِينَ بِما آتاهُمْ رَبُّهُمْ ...)]

(فاكِهِينَ بِما آتاهُمْ رَبُّهُمْ وَ وَقاهُمْ رَبُّهُمْ عَذابَ الْجَحِيمِ) كلمه فاكهه كه فاكهين از آن گرفته شده، به معناى مطلق ميوه است.

و بعضى‌[1] گفته‌اند: به معناى همه ميوه‌ها، به جز انگور و انار است، وقتى گفته مى‌شود فلان تفكه و يا فلان فكه هم معنايش اين است كه ميوه را به يكديگر دادند، و هم اين است كه آن را تناول كرد، و در آيه شريفه به هر دو معنا تفسير شده.

بعضى‌[2] گفته‌اند: يعنى اهل بهشت با يكديگر در باره نعمت‌هايى كه خداى تعالى به ايشان داده با هم گفتگو مى‌كنند.

و بعضى‌[3] ديگر معنا كرده‌اند به اينكه: ميوه و فاكهه‌هايى را كه خدا به ايشان داده مى‌گيرند.

بعضى‌[4] هم گفته‌اند: معنايش اين است كه: از آن احسانها كه پروردگارشان به ايشان مى‌كند لذت مى‌برند. و برگشت اين معنا به همان معناى اول است.

بعضى‌[5] هم گفته‌اند: معنايش اين است كه: از آن چه خدا به ايشان داده شگفتى مى‌كنند. كه شايد برگشت اين هم به معناى دوم باشد.

و اگر كلمه ربهم را در جمله‌اى كوتاه دوباره آورد، براى اين است كه بفهماند پروردگارشان به ايشان عنايتى دارد.


[1] ( 1 و 2 و 3) مفردات راغب، ماده فكه .

[2] ( 1 و 2 و 3) مفردات راغب، ماده فكه .

[3] ( 1 و 2 و 3) مفردات راغب، ماده فكه .

[4] تفسير كشاف، ج 4، ص 410.

[5] تفسير قرطبى، ج 17، ص 165.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 15
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست