responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 13

استعمال مى‌شود، و بيشتر مواردى كه در قرآن استعمال شده در مورد امورى است كه شروع در آن مذموم است‌[1]. و اگر كلمه مذكور را در آيه شريفه بدون الف و لام و با تنوين تنكير خوض آورده، براى اين است كه بفهماند اين كلمه صفتى دارد كه حذف شده و تقدير آن خوضى عجيب است.

و از آنجايى كه اشتغال به سخن باطل نتيجه حق نمى‌دهد، و به جز نتايج خيالى كه قوه وهم آن را براى خوض كننده زينت مى‌دهد و مى‌آرايد فايده‌اى ندارد. لذا چنين خوضى را لعب و بازيچه خواند، چون عملى كه بازيچه باشد آن عملى است كه غير از آثار خيالى اثرى ندارد.

و معناى جمله اين است كه: آنهايى كه به طور مستمر در خوضى عجيب بازى مى‌كنند، و سرگرم مجادله در آيات خدا و انكار آن و استهزاى به آن هستند، ويل بر آنان باد .

(يَوْمَ يُدَعُّونَ إِلى‌ نارِ جَهَنَّمَ دَعًّا) كلمه دع - با تشديد عين- به معناى دفع و پرت كردن به شدت است، و ظاهرا كلمه يوم بيان باشد براى كلمه يومئذ .

(هذِهِ النَّارُ الَّتِي كُنْتُمْ بِها تُكَذِّبُونَ) يعنى به ايشان گفته مى‌شود: اين همان آتشى است كه به آن تكذيب مى‌كرديد، كه البته منظور از تكذيب آتش، تكذيب خبرهايى است كه رسول خدا 6 به وحى الهى از وجود آن خبر مى‌داده و مى‌فرموده: به زودى مجرمين با آن آتش معذب مى‌شوند.

و خلاصه، معناى آيه اين است كه: مى‌بينيد مصداق همان آتشى است كه انبياء از وجودش خبر مى‌دادند، و شما تكذيبشان مى‌كرديد، (و يا آن آتش را تكذيب مى‌كرديد).

(أَ فَسِحْرٌ هذا أَمْ أَنْتُمْ لا تُبْصِرُونَ) اين جمله، تفريع و نتيجه‌گيرى از آيه قبل است، و استفهام در آن استفهام انكارى است، استفهامى است به منظور تفريع و سرزنش آنان، و معنايش اين است كه: وقتى اين آتش همان آتش است كه تكذيبش مى‌كرديد، پس ديگر اين خبرى كه قرآن مى‌دهد نمى‌تواند سحر باشد، هم چنان كه شما پنداشته‌ايد و اخبار انبيا را سحر خوانديد. و نيز نمى‌تواند امرى موهوم و خرافى باشد، آن طور كه شما بدان تفوه مى‌كرديد و به زبان مى‌آورديد،


[1] مفردات راغب، ماده خوض .

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 13
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست