نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 129
مردم، شوم و
نحس است، مانند شنيدن يك بار عطسه در هنگام تصميم گرفتن بر كارى از كارها[1]،
و در روايات از تطير به آنها نهى شده، و دستور دادهاند كه در برخورد با آنها به
خدا توكل كنيد، و روايات اين امور در ابواب مختلفى متفرق است، مثلا در حديثى نبوى
كه از طريق شيعه و سنى نقل شده آمده كه: رسول خدا 6 فرمود: عدوى، طيره، هامه،
شوم، صفر، رضاع بعد از فصال، تعرب بعد از هجرت، روزه از سخن در يك شبانه روز، طلاق
قبل از نكاح، عتق قبل از ملك و يتيمى بعد از بلوغ، در اسلام نيست[2].
و
مراد از عدوى سرايت مرضهاى مسرى مانند جرب، وبا، آبله و امثال آن است،
چون كلمه عدوى مانند كلمه اعداء مصدر و به معناى تجاوز است، و منظور
از اينكه فرموده:
عدوى
در اسلام نيست، به طورى كه از مورد روايت استفاده مىشود اين است كه: ما خود
واگيرى را عامل مستقل بيمارى بدانيم، به طورى كه خداى تعالى و مشيت او در آن هيچ
دخالتى نداشته باشد.
و
مراد از هامه يك اعتقاد خرافى در بين مشركين و اهل جاهليت است كه
معتقد بودند اگر كسى كشته شود روحش به شكل مرغى در مىآيد، و در قبر او لانه
مىكند، و همواره مىنالد، و از عطش شكوه مىكند، تا انتقامش را از قاتلش بگيرند.
و مراد از صفر ، سوت زدن در هنگام آب دادن به حيوان است، و رضاع
بعد از فصال يعنى طفل را بعد از آنكه از شير گرفتند دوباره شيرخوارش كنند.
و تعرب بعد از هجرت به معناى بازگشتن به زندگى بدوى است بعد از آنكه
از آنجا مهاجرت كرده (و اين كنايه است از كفر بعد از اسلام).
[بيان]
[مقصود
از تكذيب قوم ثمود به نذر ]
(كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِالنُّذُرِ) در كلمه نذر سه احتمال
هست:
احتمال
اول اينكه: به قول بعضىها مصدر باشد كه در اين صورت معناى آيه اين مىشود كه: قوم
ثمود انذار پيامبرشان صالح (ع) را تكذيب كردند.
احتمال
دوم اينكه: جمع نذير باشد، البته نذير به معناى منذر، كه در اين صورت معنا چنين
مىشود: قوم ثمود همه منذران يعنى همه انبيا را تكذيب كردند، چون تكذيب يك پيامبر
تكذيب همه انبيا است، به خاطر اينكه رسالت همه يكى است، و اختلافاتى در رسالت
آنان
[1] كه اينگونه امور از حد شمار بيرون است، زيرا هر طايفهاى و
اهل هر محلى براى خود تطيرهايى دارد، كه شايد در بين مردم ساير محلها نباشد.
مترجم .