responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 110

تكذيب اول، قصد تكذيب، و از تكذيب دوم، خود تكذيب است.

و اگر در چنين مقامى از جناب نوح تعبير كرد به بنده ما و فرمود:(فَكَذَّبُوا عَبْدَنا) به منظور تجليل از آن جناب و تعظيم امر او، و نيز اشاره به اين نكته بود كه برگشت تكذيب او به تكذيب خداى تعالى است، چون او بنده خدا بود و خودش چيزى نداشت، هر چه داشت از خدا بود.

(وَ قالُوا مَجْنُونٌ وَ ازْدُجِرَ) - مراد از ازدجار اين است كه: جن او را آزار رسانده و در او اثرى از جنون است، و معنايش اين است كه: قوم نوح تنها به تكذيب او اكتفاء نكردند، بلكه نسبت جنون هم به او دادند، و گفتند او جن زده‌اى است كه اثرى از آزار جن در او هست، در نتيجه هيچ سخنى نمى‌گويد، مگر آنكه اثرى از آن حالت در آن سخنش هست، تا چه رسد به اينكه سخنش وحى آسمانى باشد.

بعضى‌[1] ديگر گفته‌اند: فاعل فعل مجهول ازدجر جن نيست، بلكه قوم نوح است، كه آن جناب را از دعوت و تبليغ زجر داده، با انواع اذيت‌ها و تخويف‌ها مانع كارش شدند، ولى معناى اول شايد روشن‌تر باشد.

(فَدَعا رَبَّهُ أَنِّي مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ) كلمه انتصار به معناى انتقام است، و منظور آن جناب از اينكه گفت‌(أَنِّي مَغْلُوبٌ) من شكست خورده شدم اين است كه از ظلم و قهر و زورگويى به تنگ آمدم، نه اينكه از نظر حجت و دليل محكوم شده‌ام، و اين جمله كوتاه خلاصه نفرينى است كه كرده، و تفصيل آن در سوره نوح آمده، هم چنان كه تفصيل حجت‌هايش در سوره هود و غير آن حكايت شده.

(فَفَتَحْنا أَبْوابَ السَّماءِ بِماءٍ مُنْهَمِرٍ) در مجمع البيان مى‌گويد: كلمه همر مصدر ثلاثى مجرد است و به معناى ريختن اشك و باران به شدت، و انهمار به معناى انصباب و روان شدن است‌[2]. و فتح آسمان (جو بالاى سر) به آبى منهمر و روان كنايه‌اى است تمثيلى از شدت ريختن آب و جريان متوالى باران، گويى باران در پشت آسمان انبار شده، و نمى‌توانسته پايين بريزد همين كه درب آسمان باز شده به شدت هر چه تمامتر فرو ريخته است.


[1] روح المعانى، ج 27، ص 81.

[2] مجمع البيان، ج 9، ص 188.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 110
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست