responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 18  صفحه : 579

(وَ ذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرى‌ تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِينَ) اين جمله تفريع و نتيجه‌گيرى از دستورى است كه قبلا داد و فرمود: از كفار روى بگردان. پس در حقيقت امرى است به تذكر بعد از نهى از جدال با آنان، و معنايش اين مى‌شود كه: تو دست از تذكر دادن خود بر مدار، و هم چنان كه تا كنون ايشان را با مواعظت تذكر مى‌دادى تذكر ده، چون تذكر، مفيد به حال مؤمنين است، و ربطى به استدلال و جدال با آن طاغيان ندارد. استدلال و جدال به جز زيادتر شدن طغيان و كفر اثر ديگرى در آنان ندارد.

[بررسى مفاد آيه:(وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ) و توضيحاتى در باره اينكه غرض از خلقت انس و جن عبادت خدا است‌]

(وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ) در اين آيه، سياق كلام از تكلم با غير به متكلم وحده تغيير يافته. و اين تغيير سياق براى آن بوده كه كارهايى كه در سابق ذكر مى‌شد و به خدا نسبت مى‌داد، مانند خلقت و ارسال رسل و انزال عذاب، كارهايى بود كه واسطه برمى‌داشت، و مثلا ملائكه و ساير اسباب در آن واسطه بودند، بخلاف غرض از خلقت و ايجاد- كه همان عبادت باشد- كه امرى است مختص به خداى سبحان و احدى در آن شركت ندارد.

و جمله‌(إِلَّا لِيَعْبُدُونِ) استثنايى است از نفى، و شكى نيست كه اين استثناء ظهور در اين دارد كه خلقت بدون غرض نبوده، و غرض از آن منحصرا عبادت بوده، يعنى غرض اين بوده كه خلق، عابد خدا باشند، نه اينكه او معبود خلق باشد، چون فرموده الا ليعبدون يعنى:

تا آنكه مرا بپرستند، و نفرموده: تا من پرستش شوم يا تا من معبودشان باشم.

علاوه بر اين، غرض هر چه باشد پيداست امرى است كه صاحب غرض به وسيله آن استكمال مى‌كند، و حاجتش را برمى‌آورد، در حالى كه خداى سبحان از هيچ جهت نقص و حاجتى ندارد. تا به وسيله آن غرض نقص خود را جبران نمايد و حاجت خود را تامين كند.

و نيز از جهتى ديگر فعلى كه بالآخره منتهى به غرضى كه عايد فاعلش نشود لغو و سفيهانه است، لذا نتيجه مى‌گيريم كه خداى سبحان در كارهايى كه مى‌كند غرضى دارد، اما غرضش ذات خودش است، نه چيزى كه خارج از ذاتش باشد، و كارى كه مى‌كند از آن كار سود و غرضى در نظر دارد، ولى نه سودى كه عايد خودش گردد، بلكه سودى كه عايد فعلش شود.

اينجاست كه مى‌گوييم خداى تعالى انسان را آفريد تا پاداش دهد، و معلوم است كه ثواب و پاداش عايد انسان مى‌شود، و اين انسان است كه از آن پاداش منتفع و بهره‌مند مى‌گردد، نه خود خدا، زيرا خداى عز و جل بى نياز از آن است. و اما غرضش از ثواب دادن خود ذات متعاليش مى‌باشد، انسان را بدين جهت خلق كرد تا پاداش دهد، و بدين جهت‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 18  صفحه : 579
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست