نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 578
امتهاى
گذشته داشتند پس خيلى به عجله وادار مكنيد (59).
پس
واى بر كسانى كه كفر ورزيدند از آن روزى كه وعدهاش به ايشان داده شده (60).
بيان
آيات
اين
آيات خاتمه سوره است، و در آن به همان مطالبى كه سوره با آن آغاز شده بود برگشت
شده، كه همان انكار معاد مشركين و معارضه با مقام رسالت با سخنانى مختلف بود، و
سپس ايشان را به روز موعود تهديد مىكرد.
(كَذلِكَ ما أَتَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا قالُوا ساحِرٌ
أَوْ مَجْنُونٌ) يعنى: مطلب از اين قرار است كه قبل از اين قوم
هم هيچ رسولى به سوى مردم نيامد، مگر آنكه يا گفتند ساحر است، و يا گفتند مجنون
است. و بنا بر اين، كلمه كذلك نظير خلاصهگيرى از مطالب قبل است كه
گفتيم معاد را انكار مىكردند، و با رسالت رسولان با سخنانى مختلف مقابله
مىنمودند.
و
جمله(ما أَتَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ)
بيان است براى كلمه كذلك .
(أَ تَواصَوْا بِهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ طاغُونَ) كلمه
تواصى به معناى اين است كه مردمى يكديگر را به امرى سفارش كنند. و
ضمير به به قول برمىگردد و استفهام تعجبى است و معناى آيه چنين است
كه: آيا اين امتها به يكديگر سفرش كرده بودند، و هر امتى كه قبلا بوده به امت
بعدى خود ياد داده و سفارش كرده كه او هم همين حرفها را بزند؟ نه، و ليكن همه اين
اقوام طاغى بودند، و اين حرفها زائيده طغيان است.
[طغيان
و استكبار، عليت مشترك تكذيب اقوام مكذب بوده است]
(فَتَوَلَّ عَنْهُمْ فَما أَنْتَ بِمَلُومٍ) اين جمله
تفريع بر طغيان و استكبار و اصرار آنان بر عناد و لجاجت و نتيجهگيرى از آن است.
و
معناى آيه چنين است. حال كه وضع چنين است، و مردم دعوت تو را اجابت نمىكنند مگر
به مثل همان اجابتى كه امتهاى گذشته كردند، و پيغمبر خود را ساحر و يا مجنون
خواندند و اگر دعوت تو بيش از عناد در آنان اثر نگذاشت روى از آنان بگردان، و
مجادله مكن كه حق را به آنان بقبولانى، كه اگر چنين كنى سرزنش نمىشوى، براى اينكه
تو معجزه را به ايشان نشان دادى و حجت را بر آنان تمام كردى.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 578