نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 550
1-
مىگفتند: اين كتاب سحر است، و آورندهاش ساحر.
2-
مىگفتند: جن به او صدمه زده و ديوانهاش كرده.
3-
مىگفتند: القاءهاى شيطانهاى جنى است و خود او مردى كاهن و رمال است.
4-
اين كتاب شعر و آورندهاش شاعر است.
5-
مىگفتند: دروغهايى است كه به خدا مىبندد.
6-
مىگفتند: فردى از بشر او را درس مىدهد.
7-
همه اينها كه مىگويد خرافات كهنهاى است كه از جايى پيدا كرده، و از روى آن نوشته
است.
[وجوه
مختلف در معناى جمله:(يُؤْفَكُ عَنْهُ مَنْ أُفِكَ)]
(يُؤْفَكُ عَنْهُ مَنْ أُفِكَ)- كلمه افك به معناى صرف
و منحرف كردن است. و ضمير عنه به كتاب برمىگردد، اما از اين جهت كه
مشتمل بر وعده به آمدن قيامت، و اثبات جزاء است. و معنايش اين است كه: منحرف
مىشود از قرآن هر كس كه منحرف مىشود. و بعضى[1]
ضمير عنه را به رسول خدا 6 برگردانيده، گفتهاند: معناى جمله اين
است كه منحرف مىشود از ايمان به رسول خدا 6 هر كس كه مىشود. ولى خواننده محترم
توجه دارد كه معناى قبلى با سياق موافقتر است، هر چند كه برگشت هر دو به يك معنا
است.
و
از بعضى از مفسرين[2] حكايت
شده كه گفتهاند: ضمير عنه به كلمه ما توعدون و يا
به دين برمىگردد زيرا خداى تعالى اول سوگند خورد به
ذاريات و آن چند چيز ديگر كه بعث و جزاء حق است، سپس سوگند خورد به آسمان كه
كفار در باره وقوع بعث در قولى مختلف هستند، بعضى شك دارند و بعضى منكرند، آن گاه
مىفرمايد منحرف مىشوند از اقرار به امر قيامت و جزاء، اشخاصى كه به دست
ديگران منحرف شدهاند. و اين وجه هم قريب به همان وجه سابق است.
و
از بعضى[3] ديگر
حكايت شده كه گفتهاند: ضمير در عنه به قول مختلف بر مىگردد، و
كلمه عن تعليل را مىرساند، هم چنان كه در آيه(وَ ما نَحْنُ بِتارِكِي آلِهَتِنا عَنْ قَوْلِكَ)[4]
علت را افاده مىكند، و در نتيجه جمله مورد بحث صفتى مىشود براى قول، و معنايش
اين است كه: شما در قولى مختلف هستيد، قولى انحرافى كه به سبب اشخاص