نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 510
منظور
از حب الحصيد حبه و دانه درو شده است. و اضافه كلمه حب بر
كلمه حصيد از باب اضافه موصوف به صفت است، و معناى آيه روشن است.
(وَ النَّخْلَ باسِقاتٍ لَها طَلْعٌ نَضِيدٌ) كلمه
باسقات جمع باسقه است، كه به معناى طويل و بلند بالا است
و نخل باسق يعنى درخت خرماى بلندقامت. و كلمه طلع به
معناى خرما در اولين أوان پيدايش آن است. و كلمه نضيد به معناى
منضود است، يعنى چيده شده و رديف شده روى هم، چون خرما بر درخت به همين صورت
است كه گويى دانه دانه روى هم چيده شدهاند. و معناى آيه روشن است.
(رِزْقاً لِلْعِبادِ وَ أَحْيَيْنا بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً كَذلِكَ الْخُرُوجُ)
كلمه رزق به معناى هر چيزى است كه بقاء موجودى بدان ادامه يابد. و
كلمه رزقا مفعول له است، يعنى علت را بيان مىكند، مىفرمايد: ما اين
باغها و اين دانههاى درو شده و نخلهاى بلند بالا با طلعهاى روى هم چيده را رويانديم،
براى اينكه رزقى باشد براى بندگان. پس كسى كه اين نباتات را آفريد، تا بندگان را
روزى دهد، با آن تدابير وسيع و محير العقولى كه در آنها به كار برده، داراى علمى
بى نهايت و قدرتى است كه از زنده كردن انسانها بعد از مردن- هر چند اجزايشان
متلاشى و جسمشان در زمين گم شده باشد- عاجز نمىباشد.
[اشاره
به برهانى كه جمله: (وَ أَحْيَيْنا بِهِ بَلْدَةً
مَيْتاً كَذلِكَ الْخُرُوجُ)، در رد استبعاد معاد توسط مشركين
متضمن است]
و
جمله(وَ أَحْيَيْنا بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً كَذلِكَ
الْخُرُوجُ) برهانى ديگر براى مساله بعث و معاد است، غير از برهان قبلى. بلكه
برهانى است كه عليه ادعايى اقامه مىشود كه منكرين معاد صريحا آن ادعاء را نكرده
بودند، بلكه از طى كلامشان استفاده مىشود، و آن اين است كه اصلا زنده شدن مردگان
امكان ندارد. و در اين جمله با اثبات امكان آن از راه نشان دادن نمونهاى كه همان
زنده كردن گياهان بعد از مردن آنها است اثبات مىكند كه پس چنين چيزى ممكن است،
زيرا زنده كردن مردگان عينا مثل زنده كردن گياهان در زمين است، بعد از آنكه مرده و
از رشد افتادهاند. ولى برهان قبلى معاد را از راه اثبات علم و قدرت خداى تعالى
اثبات مىكرد، و استبعاد و تعجب كفار را رد مىنمود.
و
ما اين برهان را در ذيل همه آياتى كه از راه زنده كردن زمين بعد از مردنش معاد را
اثبات مىكرد مكرر بيان كردهايم. بر خواننده محترم لازم است كه به ساير مجلدات
اين كتاب مراجعه كند.
(
كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ) ...(كُلٌّ
كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ وَعِيدِ) اين آيه تهديد و انذارى است
براى كفار، به خاطر اينكه حق را بعد از اينكه در
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 510