نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 467
دلخواه شما
عمل كند، به زحمت مىافتيد و هلاك مىشويد .
(وَ لكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمانَ وَ زَيَّنَهُ فِي
قُلُوبِكُمْ)- كلمه لكن در ابتداى اين جمله استدراك و اعراض از مطلبى
است كه جمله قبل آن را هم شامل مىشود، يعنى جمله(لَوْ يُطِيعُكُمْ فِي كَثِيرٍ مِنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ)
اين معنا را هم مىفهماند كه شما مسلمانان در معرض هلاكت و گمراهى هستيد و
كلمه لكن مىخواهد اين را استثناء كند، بفرمايد: نه، شما به خاطر
اينكه خدا ايمان را محبوب دلهايتان كرده، و اين انعام را بر شما كرده كه ايمان را
در دلهايتان زينت داده، و كفر را از نظرتان انداخته، و ديگر اشتهايى به كفر و فسوق
و عصيان نداريد، لذا مشرف به هلاكت و گمراهى نيستيد.
محبوب
كردن ايمان در دل مؤمنين به اين معنا است كه: خداى تعالى ايمان را به زيورى آراسته
كه دلهاى شما را به سوى خود جذب مىكند، به طورى كه دلهاى شما به آسانى دست از آن
برنمىدارد، و از آن رو به سوى چيزهاى ديگر نمىكند.(وَ
كَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْيانَ)-
اين جمله عطف است بر جمله حبب ، و معناى مكروه كردن كفر و فسوق و عصيان
اين است كه دلهاى شما را طورى كرده كه خود به خود از كفر و توابع آن تنفر دارد. و
فرق بين فسوق و عصيان- به طورى كه گفتهاند[1]-
اين است كه فسوق عبارتست از خروج از طاعت به سوى معصيت، و عصيان عبارتست از خود
معصيت. به عبارت ديگر عصيان عبارتست از همه گناهان. بعضى[2]
هم گفتهاند: مراد از فسوق دروغ است، به قرينه آيه قبلى كه از خبر دروغين فساق سخن
مىگفت، و عصيان عبارتست از بقيه گناهان.
(أُولئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ)- اين جمله مساله محبوب كردن ايمان و
مجذوب كردن دلهاى مؤمنين در برابر آن، و نيز مكروه كردن كفر و فسوق و عصيان را
بيان مىكند، مىفرمايد همين سبب رشدى است كه هر انسانى به فطرت خود در جستجوى
آنست، و در مقابل باز به فطرت خود از گمراهى متنفر است، پس بر مؤمنين لازم است كه
دست از ايمان برندارند، و از كفر و فسوق و عصيان اجتناب ورزند، تا رشد يابند كه
اگر رشد يابند تابع رسول مىشوند، و ديگر هواهاى خود را پيروى نمىكنند.
و
چون دوست داشتن ايمان و مجذوب شدن در برابر آن، و تنفر از كفر و توابع آن، صفت
بعضى از افرادى بوده كه رسول در بين آنان بوده است و تمامى اصحاب آن جناب،