نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 459
[توضيح
راجع به جمله:(أَنْ
تَحْبَطَ أَعْمالُكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ) و وجوهى كه در باره ظهور آن در اينكه بدون
كفرهم عمل حبط مىشود گفته شده است]
(أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ)-
يعنى لئلا تحبط، أو كراهة ان تحبط اعمالكم : به صداى بلند سخن مگوييد
تا اعمال شما حبط نشود. و اين جمله متعلق به هر دو نهى است، معنايش اين است كه:
اگر گفتيم به روى آن جناب فرياد نزنيد و اينكه گفتيم به صداى بلند صحبت نكنيد، آن
طور كه در بين خود صحبت مىكنيد براى اين است كه اعمالتان به اين وسيله و ندانسته
باطل نشود، چون اين دو عمل باعث حبط و بطلان اعمال صالح است. و ما در جلد دوم اين
كتاب بحثى پيرامون مساله حبط اعمال گذرانيديم.
بعضى
از مفسرين[1] احتمال
دادهاند كه جمله أن تحبط تعليلى باشد براى عملى كه از آن نهى شده،
يعنى فرياد زدن و بلند حرف زدن، و معنا اين باشد كه: اين عمل كه به منظور حبط
انجام مىدهيد عملى است كه نهى شده، و فرق بين اينكه جمله مزبور تعليل نهى باشد،
يا تعليل منهى عنه، اين است كه در اولى فعل منهى عنه تعليل شده و در دومى فعل
تعليل شده مورد نهى قرار گرفته. و خواننده محترم مىداند كه دومى توجيهى تكلفآور
است.
و
ظاهر آيه شريفه اين است كه بلند كردن صداى خود از صداى رسول خدا، و بلند سخن گفتن
در حضور آن جناب، دو عمل گناه و موجب حبط عمل است، پس استفاده مىشود كه غير از
كفر گناهانى ديگر نيز هست كه باعث حبط مىشود.
عدهاى
آيه را چنين توجيه كردهاند كه: مراد از حبط، ثواب نداشتن خود عمل است، نه اينكه
اين عمل مانند كفر، ثواب ساير اعمال را باطل مىكند. در مجمع البيان مىگويد:
اصحاب
ما گفتهاند: معناى حبط عمل در جمله(أَنْ تَحْبَطَ
أَعْمالُكُمْ) اين است كه همين سخن گفتن مسلمانان با رسول خدا
6 اگر با رعايت ادب و تعظيم آن جناب باشد مستحق ثواب مىباشند، و اگر همين سخن
گفتن را طورى انجام دهند كه رعايت احترام آن جناب نشود مستحق عقاب مىشوند، و آن
ثواب هم از دستشان مىرود، پس همين عملشان حبط شده، پس اين آيه هيچ ربطى به اهل
عذاب ندارد.
دليل
اين گفتار ما اين است كه در آيه مورد بحث احباط به خود عمل معلق شده، و بعضى از
مفسرين[2] آن را
مربوط كردهاند به ثوابى كه در برابر عمل مستحق مىشود، و اين خلاف ظاهر است.
اين
توجيه درست نيست، براى اينكه در حبط مربوط به كفر هم كه بدون هيچ شكى