نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 45
اين معانى
از سياق آيه به دور است، و سياق با آن نمىسازد.
(اللَّهُ رَبُّنا وَ رَبُّكُمْ ...) اين جمله مىخواهد مطالب
گذشته، يعنى تسويه بين كتب و شرايع نازله، و ايمان آوردن به همه آنها، و تسويه بين
مردم در دعوتشان به سوى دين، و برابر بودن همه طبقات مردم در مشموليت احكام را
تعليل كند، و به همين جهت كلام بدون حرف عطف آمده، گويا مطلب ديگرى است غير مطالب
گذشته.
پس
جمله مزبور به اين معنا اشاره مىكند كه: رب همه مردم يكى است، و آن، اللَّه تعالى
است، پس غير او ارباب ديگرى ندارند، تا هر كسى به رب خود بپيوندد، و بر سر ارباب
خود نزاع كنند، اين بگويد رب من بهتر است، او بگويد از من بهتر است، و هر كسى تنها
به شريعت پروردگار خود ايمان آورد، بلكه رب همه يكى، و صاحب همه شريعتها يكى است،
و مردم همه و همه بندگان و مملوكين يكى هستند، يك خداست كه همه را تدبير مىكند، و
به منظور تدبير آنها شريعتها را بر انبياء نازل مىكند، پس ديگر چرا بايد به يك
شريعت ايمان بياورند، و به ساير شريعتها ايمان نياورند. يهود به شريعت موسى ايمان
بياورد، ولى شريعت مسيح و محمد 6 را قبول نكند، و نصارى شريعت عيسى را بپذيرد و
در مقابل شريعت محمدى 6 سر فرود نياورد؟ بلكه بر همه واجب است كه به تمامى
كتابهاى نازل شده و شريعتهاى خدا ايمان بياورند، چون همه از يك خدا است.
(لَنا أَعْمالُنا وَ لَكُمْ أَعْمالُكُمْ)- اين جمله
به اين نكته اشاره مىكند كه اعمال هر چند از حيث خوبى و بدى و از حيث پاداش و
كيفر و ثواب و عقاب مختلف است، الا اينكه هر چه باشد از كنندهاش تجاوز نمىكند،
يعنى عمل تو عمل من نمىشود، پس هر كسى در گرو عمل خويش است، و احدى از افراد بشر
نه از عمل ديگرى بهرهمند مىشود، و نه متضرر مىگردد، پس معنا ندارد كه كسى را
جلو بيندازد تا از عمل او منتفع شود، و يا يكى ديگر را عقب اندازد تا مبادا از عمل
او متضرر شود. البته اعمال مردم درجات مختلفى دارد، و بعضى از بعضى ديگر بهتر و
گرانبهاتر است، اما ارزيابى و سنجش آن به دست خدايى است كه به حساب اعمال بندگان
خود رسيدگى مىكند، نه به دست مردم و نه پيغمبر و نه افرادى پايينتر از او، چون
مردم در هر رتبهاى كه باشند بنده و مملوك خدايند و هيچ كس مالك نفس هيچ كس نيست.
و
اين همان نكتهاى است كه خداى تعالى در گفتگوى نوح با قومش نقل كرده كه:
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 45