نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 192
(وَ
لا يَمْلِكُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الشَّفاعَةَ إِلَّا مَنْ شَهِدَ
بِالْحَقِّ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ)
سياق اين آيه سياق عموم است، در نتيجه مراد از جمله(الَّذِينَ يَدْعُونَ)، الذين يعبدون است، يعنى كسانى كه
به جاى خدا چيزهايى را مىپرستيدند، پس غير از خدا هيچ معبودى مالك شفاعت نيست، نه
ملائكه، و نه جن، و نه بشر، و نه هيچ معبودى ديگر.
و
مراد از كلمه حق در اينجا دين توحيد، و مراد از شهادت به
حق اعتراف به آن دين است. و مراد از جمله(وَ
هُمْ يَعْلَمُونَ) از آنجا كه علم، مطلق آمده آگاهى به حقيقت حال
كسى است كه مىخواهند برايش شفاعت كنند. پس تنها كسى مىتواند شفاعت كند كه معترف
به توحيد باشد. و نيز بر حقيقت حال و حقيقت اعمال كسى كه مىخواهد شفاعتش كند واقف
باشد، هم چنان كه در جاى ديگر فرموده:(لا يَتَكَلَّمُونَ إِلَّا
مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ قالَ صَواباً)[1] و
وقتى حال شفعاء چنين باشد، معلوم است كه مالك چنين شفاعتى نخواهند بود مگر بعد از
شهادت به حق، پس جز اهل توحيد را نمىتوانند شفاعت كنند، هم چنان كه قرآن كريم
فرموده:(وَ لا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضى).
و
اين آيه شريفه تصريح دارد بر اينكه شفاعتى در كار هست.
(وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى
يُؤْفَكُونَ) يعنى اگر از آنان بپرسى چه كسى خلقشان كرده هر آينه خواهند
گفت اللَّه پس از راه حق به كجا منحرف مىشوند، به سوى باطل كه همان
مسلك شرك است. چون مشركين اعتراف دارند به اينكه جز ذات اللَّه تعالى هيچ خالقى
ديگر نيست، و از سوى ديگر از آنجا كه تدبير كه همان ملاك ربوبيت است منفك و جداى
از خلق نيست- كه در اين كتاب مكرر توضيح داده شده- پس بايد اعتراف كنند كه معبود تنها
كسى است كه خلقت به دست او است، و او خداى سبحان است.
(وَ قِيلِهِ يا رَبِّ إِنَّ هؤُلاءِ قَوْمٌ لا يُؤْمِنُونَ)
ضمير در كلمه قيل بىاشكال به رسول خدا 6 بر مىگردد. و كلمه
قيل مصدر است، هم چنان كه كلمه قول و قال نيز مصدر
است. و جمله قيله - به طورى كه گفتهاند- عطف است بر كلمه
الساعة در جمله(وَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ). و
معنايش اين است كه: نزد خدا است علم قيامت، و علم سخن او كه گفت: اى
[1] سخن نمىگويد مگر كسى كه خداى رحمان اجازهاش داده باشد، و
سخن صواب گويد.
سوره نبأ، آيه 38.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 192