نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 166
مىداشت
بايد از آسمان دستبندى از طلا برايش انداخته مىشد.
و
از ظاهر جمله(أَوْ جاءَ مَعَهُ الْمَلائِكَةُ مُقْتَرِنِينَ) بر
مىآيد كه اقتران به معناى تقارن است (در نتيجه
مقترنين به معناى متقارنين مىباشد) هم چنان كه كلمه
استباق به معناى تسابق و كلمه استواء به
معناى تساوى مىباشد. و منظور از آمدن ملائكه با موسى (ع) در
حالى كه مقترن باشند اين است كه ملائكه همراه او بيايند و رسالت او را تصديق
كنند. و اين كلمه از سخنانى است كه در قرآن كريم از زبان تكذيب كنندگان رسولان
مكرر آمده، مانند اينكه گفتند:(لَوْ لا أُنْزِلَ
إِلَيْهِ مَلَكٌ فَيَكُونَ مَعَهُ نَذِيراً)[1].
(فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطاعُوهُ إِنَّهُمْ كانُوا قَوْماً فاسِقِينَ)
يعنى فرعون با اين سخنان عقول قوم خود را دزديد و فريبشان داد. و بقيه الفاظ آيه-
روشن است.
(فَلَمَّا آسَفُونا انْتَقَمْنا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْناهُمْ أَجْمَعِينَ)
كلمه آسفوا از مصدر ايساف است، كه به معناى خشمگين كردن
ديگرى است. و معناى آيه چنين است: بعد از آنكه با فسوق خود ما را به خشم در
آوردند، از ايشان انتقام گرفتيم و همهشان را غرق كرديم. البته اين نكته را بايد
در نظر داشت كه خشم در خداى تعالى به معناى اراده عقوبت است.
(فَجَعَلْناهُمْ سَلَفاً وَ مَثَلًا لِلْآخِرِينَ) كلمه
سلف به معناى متقدم است، و ظاهرا مراد از سلف بودنشان براى
ديگران اين است كه قبل از ديگران داخل آتش مىشوند. و مراد از اينكه
مثل باشند براى ديگران اين است كه ديگران سرنوشت آنان را مثل بزنند و از آن
عبرت بگيرند، و ظاهر مثل بودن فرعونيان براى مردم اين است كه اقوام ديگر اگر اهل
عبرت باشند و پند بپذيرند از سرگذشت آنان پند بگيرند.
بحث
روايتى [روايتى در بيان مراد از خشم و رضاى خداى تعالى]
در
تفسير قمى در ذيل جمله(وَ لا يَكادُ يُبِينُ)
گفته: يعنى كلامش را روشن اداء
[1] چرا فرشتهاى بر او نازل نشد تا همه جا با او باشد و چون او
نذيرى باشد. سوره فرقان، آيه 7.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 166