responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 18  صفحه : 130

معمولا آدمى از ياد يك نعمت به ياد نعمت‌هاى ديگر نيز منتقل مى‌شود.

(وَ تَقُولُوا سُبْحانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنا هذا وَ ما كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ)- كلمه مقرنين به معناى مطيقين است چون مصدر اقران به معناى اطاقه است.

و ظاهر ذكر نعمت در موقع به كار بستن و انتفاع از آن اين است كه شكر منعم را بجا آورد. و لازمه آن اين است كه ذكر نعمت غير از گفتن‌(سُبْحانَ الَّذِي ...) بوده باشد، چون اين كلمه تسبيح و تنزيه خدا است از هر چيزى كه لايق ساحت كبريايى او نباشد، از قبيل شريك داشتن در ربوبيت و الوهيت. و معلوم است كه ذكر نعمت و شكر منعم- همان طور كه گفتيم- غير از تنزيه است.

مؤيد اين معنا رواياتى است كه از رسول خدا 6 و ائمه اهل بيت (ع) رسيده كه: در هنگام سوار شدن بر مركب بگوييد: الحمد للَّه الذى سخر لنا هذا و ما كنا له مقرنين با اينكه در آيه آمده:(سُبْحانَ الَّذِي ...) و در كشاف از حسن بن على (ع) روايت كرده كه مردى را ديد بر حيوان خود سوار مى‌شود، و مى‌گويد: سبحان الذى سخر لنا هذا . حضرت پرسيد آيا مامور شده‌ايد اينچنين بگوييد؟ عرضه داشت: پس مامور شده‌ايم چه بگوييم؟ فرمود: اينكه به ياد نعمت پروردگار خود بيفتيد[1].

(وَ إِنَّا إِلى‌ رَبِّنا لَمُنْقَلِبُونَ)- اين جمله شهادت به حقانيت معاد است، مى‌گويند ما گواهى مى‌دهيم كه به سوى پروردگار خود برمى‌گرديم.


[1] تفسير كشاف، ج 4، ص 239.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 18  صفحه : 130
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست