نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 129
(وَ
الَّذِي خَلَقَ الْأَزْواجَ كُلَّها وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْفُلْكِ وَ
الْأَنْعامِ ما تَرْكَبُونَ)
بعضى از مفسرين[1] گفتهاند:
مراد از ازواج ، اصناف موجودات از نر و ماده و سياه و سفيد و امثال آن
است. بعضى[2] ديگر
گفتهاند: مراد جفت از هر چيز است، چون هر چيزى- به جز خداى تعالى- زوجى دارد،
مانند: بالا و پايين، چپ و راست، ماده و نر.
(وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْفُلْكِ وَ الْأَنْعامِ ما تَرْكَبُونَ)-
يعنى تركبونه و برايتان از كشتى و چارپايان چيزهايى قرار داد كه سوارش
شويد. كلمه تركبون از ركوب است كه وقتى در مورد حيوانات
يعنى اسب و شتر و امثال آن استعمال شود، به خودى خود متعدى مىگردد، و
مىگوييم ركبت الفرس و چون در مورد كشتى و مانند آن به كار مىرود، با
كلمه فى متعدى مىگردد، مىگوييم ركب فيه همان طور كه در
كلام خداى تعالى آمده:(فَإِذا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ) و
اگر در آيه مورد بحث كه سخن از كشتى هم به ميان آمده كلمه فى نياورده
براى اين است كه جانب انعام را غلبه داده باشد.
(لَمُنْقَلِبُونَ )
استواء بر ظهر به معناى استقرار بر پشت حيوان، و يا هر مركب ديگر است. و
ضمير در كلمه ظهوره به ما ى موصوله در جمله ما
تركبون و ضمير در جمله(إِذَا اسْتَوَيْتُمْ
عَلَيْهِ) نيز به همان موصول برمىگردد، و در اين آيه جمله(لِتَسْتَوُوا عَلى ظُهُورِهِ) با آوردن كلمه ظهور ، و
جمله استويتم عليه بدون آوردن كلمه ظهور ، به يك معنا است،
چون هم مىتوان گفت بر پشت حيوان سوار شدم، و هم مىتوان گفت بر حيوان سوار شدم.
[مقصود
از به ياد آوردن نعمت پروردگار پس از سوار شدن بر كشتىها و چهار پايان]
و
مراد از به ياد آوردن نعمت رب بعد از استواء بر پشت حيوان يا كشتى اين
است كه به ياد نعمتهايى بيفتى كه خدا آنها را مسخر انسان كرده، و انسان از آنها
استفاده مىكند مثلا از يك محل به محل ديگر مىرود، و بار و بنه خود را حمل مىكند،
هم چنان كه در جاى ديگر فرموده:(وَ سَخَّرَ لَكُمُ
الْفُلْكَ لِتَجْرِيَ فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ)[3] و
نيز فرموده:( وَ الْأَنْعامَ خَلَقَها) ...(وَ تَحْمِلُ أَثْقالَكُمْ إِلى بَلَدٍ لَمْ تَكُونُوا بالِغِيهِ إِلَّا بِشِقِّ
الْأَنْفُسِ )[4].
و
ممكن هم هست مراد از يادآورى نعمت، يادآورى مطلق نعمتها باشد، چون
[3] كشتىها را مسخر كرد براى شما تا به امر خدا در دريا جريان
يابد. سوره ابراهيم، آيه 32.
[4] و چارپايان را آفريد ... و بار و بنه خود را به وسيله آن به
نقاط دورى حمل مىكنيد كه بدون آنها نمىتوانيد حمل كنيد، مگر به جان كندن. سوره
نحل، آيه 7.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 129