نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 11
به سوى زمين
هستند.
و
نيز نظير آيه شريفه( لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ)(عَلى جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ )[1]
است كه در مقام بزرگداشت وحى است بر فرضى كه بر كوهى نازل شود.
و
نيز نظير آيه شريفه(إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا
ثَقِيلًا)[2]
است كه در مقام بزرگداشت آن از نظر سنگينى و صعوبت عمل آن است. اين آن مطلبى است
كه سياق، آن را به دست مىدهد.
ولى
ديگر مفسرين[3] آيه را بر
دو معناى ديگر حمل كردهاند:
اول
اينكه مراد از تفطر پاره شدن آسمانها از جلال و عظمت خداى جل جلاله
است، هم چنان كه توصيف خدا به على عظيم در آيه قبلى هم مؤيد اين معنا است.
دوم
اينكه مراد شكافتن آسمانها از شرك مشركين اهل زمين است، و از اين حرفشان كه
مىگفتند: (اتَّخَذَ الرَّحْمنُ وَلَداً) خدا فرزندى
گرفته ، چون عين اين كلام در سوره مريم نيز آمده، و فرموده:(تَكادُ السَّماواتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ)[4].
صاحبان
اين دو توجيه در باره قيد من فوقهن دچار اشكال شدهاند، و مخصوصا آنكه
وجه دوم را اختيار كرده در باره توجيه قيد مذكور به زحمت افتاده و همچنين در اينكه
اتصال جمله(وَ الْمَلائِكَةُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ
يَسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِي الْأَرْضِ ...)، به ما قبل
را چطور توجيه كنند دست و پا زدهاند، كه هر كس به كتب تفسير آنان مراجعه كند بر
اين مطلب واقف مىگردد.
[مقصود
از استغفار ملائكه براى زمينيان(وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِي
الْأَرْضِ) درخواست تشريع دين براى آنها است]
(وَ الْمَلائِكَةُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِي
الْأَرْضِ)- يعنى فرشتگان، خداى را از هر چه كه لايق به ساحت قدسش نيست منزه
داشته، و او را با شمردن كارهاى جميلش ثنا مىگويند. و يكى از چيزهايى كه لايق
ساحت قدس او نيست همين است كه امر بندگان خود را مهمل گذارد، و آنان را به سوى
دينى كه خود تشريع مىكند، و از راه وحى ابلاغ مىفرمايد هدايت نكند، با اينكه اين
هدايت يكى از كارهايى است كه انجامش از ناحيه خدا جميل و پسنديده است. و از خداى
سبحان درخواست مىكنند كه اهل زمين را بيامرزد. و معلوم است كه حصول اين آمرزش
سببى دارد كه قبلا بايد حاصل شده باشد، و آن
[1] اگر ما اين قرآن را بر كوهى نازل مىكرديم، آن وقت مىديدى
كه چگونه خاشع مىشد، و از ترس خدا متلاشى مىگشت. سوره حشر، آيه 21.
[2] به زودى سخنى سنگين بر تو القاء مىكنيم. سوره مزمل، آيه 5.