نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 67
(وَ
قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا
لَغَفُورٌ شَكُورٌ) بعضى[1]
از مفسرين گفتهاند: مراد از حزن - كه خدا را، به خاطر اينكه ايشان را
با بردن در بهشت از آن حزن نجات داده، حمد گفتهاند- آن شدائد و مصائب
و اندوهى است كه اهل بهشت در دنيا داشتند.
بعضى[2]
ديگر گفتهاند: مراد از آن اندوهى است كه بعد از رحلت از دنيا و قبل از دخول
به بهشت به ايشان احاطه مىكند، اندوهى كه منشاش ترس از گناهان است .
بنا
بر اين، مىتوان گفت آيه شريفه حكايت كلام دسته اول از آن سه طايفه است، يعنى ظالم
به نفس و يا كلام آن دسته و دسته دوم، يعنى مقتصدين است، و اما طايفه سوم كه سابق
به خيراتند گناهى در صحيفه اعمال ندارند، تا از عذاب آن بترسند. و اين وجه دوم با
آخر گفتار آنان كه گفتند:(إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ
شَكُورٌ) مناسبتر است.
(الَّذِي أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِهِ لا يَمَسُّنا فِيها نَصَبٌ وَ
لا يَمَسُّنا فِيها لُغُوبٌ) كلمه مقامة به معناى
اقامه است، و دار المقامه آن منزلى است كه كسى از آن بيرون نمىرود و
از آنجا به جاى ديگر كوچ نمىكند. و كلمه نصب به فتحه نون و صاد- به
معناى تعب و مشقت است. و كلمه لغوب - به ضمه لام- به معناى خستگى و تعب
در طلب معاش و غير آن است.
و
معنايش اين است كه: آن خدايى كه ما را به فضل خودش و بدون اينكه استحقاقى
داشته باشيم در خانه جاودانه داخل كرد، بهشتى كه نه در آن مشقتى هست و نه تعبى، و
نه ما در آنجا در طلب آنچه مىخواهيم دچار خستگى و كندى مىشويم، چون هر چه
بخواهيم در آن هست.
و
كلمه من فضله مناسبت خاصى با جمله سابق، يعنى جمله:(ذلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ) دارد.
(وَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَهُمْ نارُ جَهَنَّمَ ...) لام
در لهم لام اختصاص است، و مىفهماند كه آتش جزايى است خاص ايشان و از
ايشان جدا شدنى نيست. و جمله(لا يُقْضى عَلَيْهِمْ
فَيَمُوتُوا)، معنايش اين است كه: حكم نمىشود بر آنان به مرگ، تا بميرند، در
نتيجه در آن شدت عذاب همواره زندهاند، و عذاب آتش از ايشان تخفيف نمىپذيرد، اين
چنين ما هر كفرانگر را كه كفرانش يا شديد است و يا