responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 609

پس خداى سبحان بدان جهت كه آفريدگار اشياء است، و گرداننده احوال آنها است، عالم به آنها و به جزئيات حالات آنها، و مراقب وضع آنها نيز هست، و اين بهترين تدبير است و به همين جهت تنها او رب و معبود است.

بنا بر اين، آيه شريفه در مقام اشاره به يگانگى خداى تعالى در ربوبيت و الوهيت است، و به همين جهت است كه در ذيل اين صدر فرموده:(وَ يَوْمَ يُنادِيهِمْ أَيْنَ شُرَكائِي ...).

( وَ يَوْمَ يُنادِيهِمْ أَيْنَ شُرَكائِي قالُوا آذَنَّاكَ ما مِنَّا مِنْ شَهِيدٍ) ...(مِنْ مَحِيصٍ ) ظرف يوم متعلق است به جمله قالوا . بعضى‌[1] گفته‌اند: ظرف است براى مطلبى تقديرى كه فعلا نمى‌شود بيان نمود و بدين جهت عمدا نام آن را نبرد تا اعلام كند كه آن قدر مهم است كه بيان، قاصر از معرفى آن است، هم چنان كه در جمله‌(يَوْمَ يَجْمَعُ اللَّهُ الرُّسُلَ) نيز ظرف يوم متعلق به چنين مظروفى است‌[2].

بعضى‌[3] ديگر گفته‌اند: متعلق است به چيزى كه حذف شده، از قبيل بياد آر و امثال آن.

و بعيد نيست كه وجه اول با صدر آيه مناسب‌تر باشد، البته به شرطى كه صدر آيه را به همان معنايى بگيريم كه ما احتمالش را داديم كه در اين صورت آيه شريفه در مقام نفى شركاء خواهد بود، از اين راه كه تدبير عالم قائم به خداى تعالى است، و خود مشركين هم در قيامت به آن اعتراف مى‌كنند.

كلمه آذناك از مصدر ايذان است كه به معناى اعلام مى‌باشد. و مراد از اينكه مى‌گويند: ما به تو اعلام مى‌كنيم كه هيچ يك شهيد نيستيم، اين است كه هيچ يك از ما شهادت زبانى نمى‌دهد. و يا شهيد به معناى رؤيت حضورى است كه بنا بر معناى دوم جمله‌(وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَدْعُونَ مِنْ قَبْلُ) عطف تفسيرى مى‌شود كه علت انتفاى شهادت را بيان مى‌كند.

(وَ ظَنُّوا ما لَهُمْ مِنْ مَحِيصٍ)- كلمه ظن به طورى كه مى‌گويند در اينجا به معناى يقين است. و كلمه محيص به معناى مفر و گريزگاه است. و معناى آيه اين است كه:


[1] روح المعانى، ج 25، ص 3.

[2] توضيح اينكه در اين دو آيه نمى‌فرمايد روزى كه ندا مى‌شوند و يا روزى كه خدا رسولان را جمع مى‌كند چه مى‌شود براى اينكه اشاره كند به عظمت مطلب و اينكه بيان قاصر از ايفاى آن است.

مترجم.

[3] روح المعانى، ج 25، ص 3.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 609
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست