نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 565
آب را بر هم
زند تا كف كند، آن قدر كه خود خدا مىخواست كف كند، سپس از آن كف زمينى سفيد و
پاكيزه كه در آن هيچ بلندى و پستى و هيچ سوراخ و برآمدگى و هيچ درخت نبود، درست
كرد و آن گاه آن را در هم پيچيده روى آب قرار داد.
و
سپس از آب آتش را بيافريد، آتش نيز شكم آب را باز كرده و آن را بر هم زد، تا بخار
و دودى از آن برخاست، آن قدر كه خود خدا مىخواست برخيزد و سپس از آن دود آسمانى صاف
و شفاف بيافريد، كه در آن هيچ برآمدگى و سوراخى نبود، اين است كه مىفرمايد:(وَ السَّماءِ وَ ما بَناها)[1].
مؤلف:
در اين معنا رواياتى ديگر نيز هست. و ممكن است مضمون آنها را و نيز مضامين آيات را
به فرضيات مسلمه علوم امروزى تطبيق كرد، فرضياتى كه در باره آغاز خلقت عالم و هيات
آن دارند، چيزى كه هست از آنجايى كه حقايق قرآنى را نمىتوان با حدس و فرضيات علمى
محدود كرد، لذا متعرض اين تطبيق نشديم، بله اگر روزى اين فرضيات آن قدر قطعى و
مسلم شد كه به صورت برهان علمى درآمد، آن وقت ممكن است در مقام تطبيق آن با آيات قرآنى
برآمد.
و
در نهج البلاغه است كه: يكى از شواهد خلقت او، آفرينش آسمانها است كه بدون پايه و
ستونى استوار و پا بر جا است. خداى سبحان آنها را دعوت كرد، بدون درنگ و به فوريت
اجابت كردند، در حالى كه مطيع و معترف به ربوبيتش بودند و اگر اقرار آنها به
ربوبيت خداى تعالى نبود و به اطاعتش گردن ننهاده بودند، خداى تعالى آنها را محل
عرش خود نمىكرد، و مسكن فرشتگان خويش و محل صعود كلمه طيب و عمل صالح بندگانش
نمىساخت[2].
و
در كتاب كمال الدين به سندى كه به فضيل رسان دارد، از او روايت كرده كه گفت: محمد
بن ابراهيم نامهاى به امام صادق (ع) نوشت و در آن عرضه داشت: ما را از فضل و
برترى كه شما اهل بيت داريد خبر بده. امام صادق (ع) در پاسخش نوشت: ستارگان امان
اهل آسمان هستند، به طورى كه اگر از بين بروند، وعدهاى كه به اهل آسمان داده شده
فرا مىرسد و همه نابود مىگردند و رسول خدا 6 فرمود: اهل بيت من هم امان اهل
زمينند، اگر اهل بيت من از زمين رخت بربندد، آن وعدهاى