نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 533
و معناى آيه
بنا بر وجه دوم كه جمله(بَلْ لَمْ نَكُنْ نَدْعُوا مِنْ قَبْلُ شَيْئاً) دروغى باشد از مشركين، اين مىشود: خداوند مثل
اين ضلالت، كافران را گمراه مىكند، آن وقت برگشت كارشان به اين مىشود كه ناگزير
شوند به دروغ گفتن در موقعى كه يقين دارند كه اين دروغ گفتن سودى به حالشان ندارد.
البته
جمله مورد بحث به معانى ديگرى نيز تفسير شده كه نزديك به يكديگرند و با تفسيرى هم
كه ما كرديم نزديكترند.
(ذلِكُمْ بِما كُنْتُمْ تَفْرَحُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ بِما
كُنْتُمْ تَمْرَحُونَ) كلمه تفرحون مضارع
از فرح است و فرح به معناى مطلق خوشحالى است، ولى
مرح به معناى افراط در خوشحالى است كه از اعمال مذموم بشمار مىرود. راغب
گفته: فرح به معناى گشادگى دل است، به وسيله لذتى زودگذر كه بيشتر در
لذتهاى بدنى است[1]،
ولى مرح به معناى شدت فرح و بى بند و بارى در آن است[2].
و
جمله(ذلِكُمْ بِما كُنْتُمْ)اشاره است
به عذابى كه كفار در آن قرار دارند، و حرف با در كلمه بما
باى سببيت و يا باى مقابله است.
و
معنايش اين است كه: اين عذابى كه شما در آن قرار گرفتهايد به سبب (و يا در مقابل)
فرحى است كه در زمين بدون حق مىكرديد، از لذات عاجل دنيا كام مىگرفتيد. و نيز به
سبب (و يا در مقابل) افراطى است كه در فرح خود مىكرديد، چون دلهايتان شيفته لذات
دنيا و زينت آن بود و با هر حقى كه مخالف باطل شما بود دشمنى مىكرديد، در نتيجه
به خاطر احياى باطل خود و از بين بردن حق و كوبيدن آن فرح و مرح مىكرديد.
در
مجمع البيان گفته: اگر فرح را مقيد به قيد بغير الحق كرد، ولى
مرح را مطلق آورد، براى اين است كه گاهى فرح به خاطر حق دست مىدهد، و چنين
فرحى ممدوح است، گاهى هم مىشود كه به باطل دست مىدهد كه آن مذموم است، ولى مرح
جز مذموم و باطل نمىتواند باشد[3].
(ادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها فَبِئْسَ مَثْوَى
الْمُتَكَبِّرِينَ) يعنى داخل درهاى جهنم شويد كه برايتان تقسيم
كردهاند، در حالى كه در آن