responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 470

(بِإِيمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ ما أَلَتْناهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَيْ‌ءٍ )[1] خواهد بود، با اين تفاوت كه آيه مورد بحث دامنه شمولش وسيع‌تر است، چون شامل پدران و همسران نيز مى‌شود، به خلاف آيه سوره طور كه تنها شامل ذريات مى‌شود، و از نظر ديگر نيز وسيع‌تر است، چون در آيه سوره طور ايمان ذريه قيد شده و در آيه مورد بحث صلاحيت ذريه و آبا و ازواج، و صلاحيت اعم از ايمان است.

(إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ)- ملائكه اين جمله را آوردند تا درخواست‌هاى خود را تعليل كنند، چيزى كه هست، مقتضاى ظاهر كلام اين بود كه بگويند: انك انت الغفور الرحيم چون مغفرت و رحمت خدا را درخواست كرده بودند، ليكن به جاى آن گفتند: عزيز الحكيم ، و اين بدان جهت است كه در آغاز مسألت خود، خدا را به رحمت و علم ستوده بودند، و لازمه سعه رحمت يعنى عموم اعطا اين است كه هر چه بخواهد و به هر كه بخواهد عطا كند، و كسى جلوگيرش نباشد، و اين همان عزت است، چون عزت هم به همين معنا است كه قدرت بر اعطا و منع داشته باشد.

و لازمه سعه علم او و شمول دامنه علمش به تمامى موجودات اين است كه علم او به تمامى اقطار و نواحى فعل خودش نافذ باشد و در هيچ جهت جهل نداشته باشد و لازمه داشتن چنين علمى اين است كه هر عملى مى‌كند متقن و از هر جهت درست باشد و اين همان حكمت است.

پس اينكه فرمود:(إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ) در معناى شفيع قرار دادن سعه رحمت و سعه علم خداى تعالى است كه در آغاز درخواست خود، به عنوان زمينه چينى براى بيان حاجت يعنى آمرزش و بهشت ذكر كرده بودند.

(وَ قِهِمُ السَّيِّئاتِ وَ مَنْ تَقِ السَّيِّئاتِ يَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمْتَهُ ...) از ظاهر سياق چنين برمى‌آيد كه ضمير در كلمه قهم به مجموع‌(لِلَّذِينَ تابُوا) و من صلح برمى‌گردد.

[مراد از سيئات در دعاى ملائكه براى تائبين و صالحين:(وَ قِهِمُ السَّيِّئاتِ ...)]

و مراد از سيئات - به طورى كه ديگران گفته‌اند[2]- آثار گناهان است كه همان كيفر آنهاست. و اگر آثار گناهان را سيئات خوانده، بدين مناسبت است كه كيفر بدى هم‌


[1] و آنان كه به خدا ايمان آوردند و فرزندانشان هم در ايمان پيرو ايشان شدند ما آن فرزندان را به آنها برسانيم و از عمل فرزندان هيچ نكاهيم. سوره طور، آيه 21.

[2] روح المعانى، ج 24، ص 48.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 470
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست