نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 428
[زنهار از
فوت وقت و دچار حسرت قيامت شدن]
(أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتى عَلى ما فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ
...) در مجمع البيان گفته: كلمه تفريط به معناى اهمال كارى
در عملى است كه بايد فورا به آن اقدام نمود، تا جايى كه وقتش فوت شود. و نيز در
معناى كلمه يا حسرتا گفته:
تحسر به معناى غم خوردن از چيزى است كه وقتش فوت شده باشد، به خاطر انحسار
(متضرر شدن) آدمى به صورتى كه ديگر تداركش ممكن نباشد[1].
و
راغب در معناى كلمه جنب گفته در اصل به معناى عضو (پهلو) بوده، سپس به
طور استعاره در سمت آن عضو استعمال كردهاند، چون عادتشان در ساير اعضاء نيز بر
اين بوده كه نام آن را در سمت آن به نحو استعاره استعمال مىكردند. مانند راست و
چپ[2] و بنا بر
اين جنب اللَّه كه به معناى جانب و ناحيه خدا است عبارت است از
چيزهايى كه بر عبد واجب است با خداى خود معامله نموده از سوى خود به سوى خدا روانه
كند و مصداق آن اين است كه تنها او را عبادت كند و از نافرمانى او اجتناب ورزد.
و تفريط در جنب خدا به معناى كوتاهى در آن است.
و
در جمله(وَ إِنْ كُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ)
كلمه ان مخفف ان است. و ساخرين اسم فاعل
از سخر به معناى استهزاء كنندگان مىباشد.
و
معناى آيه چنين است: اگر من شما را به اين خطاب مخاطب مىسازم، تنها بدان جهت است
كه بيم آن مىرود- و يا تا آنكه نكند- يكى از شما بگويد: وا حسرتا! از آن كوتاهى
كه من در جانب خدا كردم، و من به درستى از استهزاء كنندگان بودم. و محل گفتن اين
سخن قيامت است.
(أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدانِي لَكُنْتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ)
ضمير در تقول به همان نفس برمىگردد، و مراد از هدايت در
هدينى ارشاد و نشان دادن راه است، و معنايش اين است: تا آنكه كسى
نگويد: اگر خدا راهنماييم مىكرد از پرهيزكاران مىبودم ، در حقيقت با اين
خطاب عذر و بهانه را از دست كفار مىگيرد.
(أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ
الْمُحْسِنِينَ ) كلمه لو براى تمنى است (كه در فارسى
مىگوييم: اى كاش). و كلمه كرة