responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 417

مؤثر واقع شود، و صاحبش را به رزق فراوان برساند، با اينكه به چشم خود مى‌بينيم كه اين طور نيست، بسيار جويندگان هستند كه مايوس برمى‌گردند و بسيار كوشندگان هستند كه نتيجه‌اى عايدشان نمى‌شود.

پس معلوم مى‌شود غير از كوشش و كاردانى خود انسان شرايط و علل زمانى و مكانى ديگرى هم مؤثر است و موانع مختلفى هم هست، كه به اختلاف ظروف، مانع از به نتيجه رسيدن كوششها مى‌شوند. و اين شرايط از حد شمار بيرونند در صورتى كه همه عوامل و شرايط دست به دست هم دهند و هيچ يك از موانع هم پيش نيايد، آن وقت سعى و كوششها و كاردانى‌ها هم مؤثر مى‌شوند و اجتماع همه علل و شرايط با آن همه اختلاف و تفرقه و تشتت كه از نظر ماده و زمان و مكان و مقتضيات ديگر در آنها هست كه مرتبط به آن عواملند، بعضى مقارن آنها و بعضى ديگر جلوتر از آن عواملند، و اين دسته اخير هم خود علل بى شمار ديگرى دارند، يك اجتماع و اتفاق تصادفى نيست، براى اينكه تصادف هيچ وقت دايمى و حتى اكثرى نيست، يعنى اين طور نيست كه در تمامى آثار و يا بيشتر آنها علل و شرايطش تصادفا دست به دست هم داده باشند، و قانون ارتزاق ما انسانها و يا ما و ساير موجودات زنده و روزى خوار، يك نظام جداگانه‌اى از نظام جارى در اقطار عالم ماده و مشهود ندارد، بلكه داخل در آن نظام است، و اين نظام عمومى عالم با همه وسعتش امرى است ثابت و محفوظ كه اگر از هم گسيخته شود، در همان لحظه اول فورا تمامى اشياء نابود مى‌شوند.

و اين نظام جارى با اينكه يك نظام است و اجزايش با هم تناسب و سازگارى دارند، خود دلالت بر وحدانيت ناظم و مدبر و مديرش دارد، مدبر و مديرى كه خودش جزو اجزاى اين عالم نيست، چون گفتيم اجزاى عالم به وسيله اين نظام محفوظ مانده‌اند پس نمى‌شود ناظم، خودش يكى از اجزاى عالم باشد، و آن مدبر واحد خداى عز و جل است.

علاوه بر اين، نظام، خود از تدبير است، و مكرر در باره تدبير هم گفتيم كه از خلقت است، (و عبارت است از خلق كردن موجودى بعد از موجود ديگر)، پس بنا بر اين خالق عالم مدبر آن است و مدبر آن رازق آن است، و آن همان خداى تعالى شانه است.

و اين برهان كه شنيدى از جمله‌(لِمَنْ يَشاءُ) در آيه استفاده مى‌شود، چون وقتى فراخى رزق و كمى آن به مشيت خداى تعالى باشد، قهرا مشيت خود انسان كه بدان مى‌بالد، و دم از كاردانى و كوشش خود مى‌زند، هيچ دخالتى در آن ندارد، هم چنان كه مشيت و ايجاب هيچ يك از علل و اسبابى كه علت و سبب پيدايش آنند، در پيدايش آن دخالت ندارد، و اين خيلى روشن است، از سوى ديگر اين را هم نمى‌توانيم بگوييم كه اين فراخى و

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 417
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست