و
استفهام در اين آيه انكارى و خبر من در كلام نيامده و نفرموده:
كسى كه روى خود از عذاب به قيامت نگه مىدارد چه كرده و يا چه مىكند، و
تقدير آن اين است: آيا كسى كه روى خود از عذاب بد قيامت نگه مىدارد، مثل
كسى است كه از آن ايمن است؟ .
و
كلمه يوم القيامة متعلق است به كلمه يتقى و معنايش اين
است: آيا كسى كه تلاش مىكند روى خود از عذاب بد قيامت نگه بدارد، چون با
دست نمىتواند، زيرا دستهايش را به گردنش بستهاند، مثل كسى است كه اصلا مكروهى به
او نمىرسد؟ اين معنايى است كه ديگران[1]
براى آيه كردهاند.
بعضى[2]
هم گفتهاند: جمله(يَتَّقِي بِوَجْهِهِ) به
آن معنايى كه كردهاند درست نيست، زيرا وجه (روى) از چيزهايى نيست كه
آدمى با آن مكروهى را از خود دور كند، بلكه مراد آن است كه كليه اعضا و يا فقط
صورت خود را در دنيا از عذاب قيامت حفظ كند، و قيد يوم القيامة قيد
عذاب است، نه قيد حفظ كردن، در نتيجه منظور عكس وجه سابق است براى اينكه در وجه
قبلى جمله(أَ فَمَنْ يَتَّقِي) وصف
دوزخيان بود و در اين وجه وصف اهل نجات است و معنايش اين است كه: آيا كسى كه در
دنيا به وسيله تقوى خود را از عذاب روز قيامت حفظ مىكند، مثل كسى است كه بر كفر
خود اصرار مىورزد؟ ليكن اين تفسير خالى از تكلف نيست.
(وَ قِيلَ لِلظَّالِمِينَ ذُوقُوا ما كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ)-
اين حرف را ملائكه دوزخ به ظالمين مىگويند، و ظاهر آن اين است كه در اصل- چه
كلمه قد در تقدير بگيريم و يا نگيريم- و قيل لهم بوده. و
اگر به جاى ضمير، كلمه ظالمين را آورده، براى آن است كه به علت حكم
اشاره كرده بفهماند اگر به كفار چنين خطاب و شماتتى مىكنند، به خاطر ظلم ايشان
است.
(كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَأَتاهُمُ الْعَذابُ مِنْ حَيْثُ لا
يَشْعُرُونَ) يعنى قبل از اين مردم، اقوامى ديگر آيات خدا را تكذيب كردند. پس
عذاب به سويشان از جهتى كه هيچ احتمالش را نمىدادند آمد. در نتيجه عذابشان
ناگهانى و غافلگير بود، كه خود بدترين عذاب است و در اين آيه و آيه بعدش بيان عذاب
خزى است، كه بعضى از كفار بدان مبتلا مىشوند، تا مايه عبرت ديگران شوند.