نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 390
[هدايت
فقط كار خداست، بدون واسطه يا به واسطه انبياء و اولياء]
(يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ)- يعنى
خداوند با هدايت خود هر كه از بندگانش را بخواهد هدايت مىكند، و آنها كسانى هستند
كه استعدادشان براى پذيرش هدايت باطل نگشته، و سرگرم كارهايى چون فسق و ظلم كه
مانع هدايتند، نيستند و در اين سياق اشعارى هم به اين معنا هست كه هدايت خود از
فضل خدا است، نه اينكه چيزى آن را بر خدا واجب كرده باشد و او مجبور بدان شده
باشد.
بعضى[1]
از مفسرين گفتهاند: مشار اليه به اشاره ذلك در جمله(ذلِكَ هُدَى اللَّهِ) قرآن است، يعنى اين قرآن هدايت
خداست. و ليكن خواننده خود مىداند كه اين حرف صحيح نيست.
بعضى
از مفسرين با اين آيات استدلال كردهاند بر اينكه هدايت صنع خداست و احدى در آن
دخالت ندارد. ولى حق مطلب اين است كه: اين آيات هيچ گونه دلالتى بر اين مدعا
ندارد، هر چند كه اصل مطلب صحيح و حق است، به اين معنا كه اصل هدايت از خداى سبحان
است و تبعا به كسانى نسبت داده مىشود كه خدا اختيارشان كرده است، هم چنان كه از
امثال آيه(قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدى)[2] و
آيه(إِنَّ عَلَيْنا لَلْهُدى)[3] و
آيه(وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا)[4] و
آيه(وَ إِنَّكَ لَتَهْدِي إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ)[5]،
استفاده مىشود.
پس
هدايت همهاش از خداست، يا بدون واسطه و يا به واسطه هدايتى كه قبلا به انبيا و
اولياى راه يافته خود داده. و بنا بر اين پس اگر از خلقش كسى را گمراه كرده باشد،
يعنى نه بدون واسطه و نه با وساطت هاديان راه يافتهاش هدايت نكرده باشد، هادى
ديگر براى او نخواهد بود. و اين همان حقيقتى است كه جمله(وَ
مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ) بيانگر آن
است، و به زودى بعد از چند آيه به آن مىرسيم، و اين معنا در كلام خداى تعالى مكرر
آمده.
(أَ فَمَنْ يَتَّقِي بِوَجْهِهِ سُوءَ الْعَذابِ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ قِيلَ
لِلظَّالِمِينَ ذُوقُوا ما كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ) مقايسهاى
است بين اهل عذاب در قيامت و بين ايمنان از آن عذاب، يعنى بين اهل ضلالت و اهل
هدايت، و به همين جهت آيه مورد بحث را دنبال آيه قبلى آورده.