نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 388
شرحى و
ظرفيتى نيست تا گنجايش حق را داشته باشد، و نيز بر مركبى از نور سوار نيست، تا حق
را از باطل تميز دهد.
و
جمله(فَوَيْلٌ لِلْقاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ
اللَّهِ) تفريع بر جمله قبلى است، چون دلالت مىكند بر اين كه اشخاص قاسية
القلوب- با در نظر داشتن اينكه قساوت قلب و سختى آن لازمه نداشتن شرح صدر و نور
قلبى است- با آيات خدا متذكر نمىشوند، و در نتيجه به سوى حقى كه آيات خدا بر آن
دلالت مىكند راه نمىيابند، و به همين جهت دنبالش فرموده:
(أُولئِكَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ).
و
در اين آيه شريفه هدايت به لازمهاش تعريف شده، كه همان شرح صدر و نورانيت قلب
باشد، و ضلالت هم به لازمهاش، يعنى قساوت قلب از ذكر خدا.
در
سابق در تفسير آيه(فَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ
يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ ...)[1]
نيز گفتارى در معناى هدايت ايراد كرديم بدانجا مراجعه فرماييد.
[مراد
از اينكه قرآن احسن الحديث ، كتابا متشابها و
مثانى است و ...]
(اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتاباً مُتَشابِهاً مَثانِيَ ...)
اين آيه شريفه نسبت به آيه قبلى نظير اجمال بعد از تفصيل است، چون در آيه قبلى
هدايت را بطور مفصل بيان كرده بود، و در اين آيه بطور اجمال بيان مىكند، هر چند
كه اين آيه بيان هدايت قرآن و تعريف آن نيز هست.
پس
منظور از بهترين حديث در جمله(اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ
الْحَدِيثِ) قرآن كريم است و كلمه حديث به معناى سخن است، هم چنان
كه در آيه(فَلْيَأْتُوا بِحَدِيثٍ مِثْلِهِ)[2] و
نيز در آيه(فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ)[3]،
نيز به همين معنا است. پس قرآن بهترين سخن است، به خاطر اينكه مشتمل است بر محض حق،
حقى كه باطل بدان رخنه نمىكند، نه در عصر نزولش، نه بعد از آن، و نيز به خاطر
اينكه كلام مجيد خداست.
(كِتاباً مُتَشابِهاً)- يعنى كتابى است كه هر قسمتش شبيه
ساير قسمتها است، و اين تشابه غير از تشابهى است كه در مقابل محكم استعمال شده،
چون تشابه دومى صفت بعضى از آيات قرآن است و در آيه مورد بحث همه آيات را متشابه
خوانده، پس اين تشابه غير آن تشابه است، آن تشابه به معناى واضح نبودن معناى آيه
است، و اين تشابه به معناى آن است
[1] پس هر كه را خدا بخواهد هدايت كند قلبش را به نور اسلام روشن
گرداند. سوره انعام، آيه 125.
[2] اگر قبول ندارند كه اين قرآن كلام خدا است پس حديثى مانند آن
بياورند. سوره طور، آيه 34.
[3] پس بعد از قرآن ديگر به چه حديثى ايمان مىآورند. سوره
مرسلات، آيه 50.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 388