responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 387

و معناى جمله‌(فَسَلَكَهُ يَنابِيعَ فِي الْأَرْضِ) اين است كه: خداوند آب را در چشمه‌ها و رگه‌هاى زمينى كه چون رگهاى بدن آدمى است داخل كرده، و زمين آن را از جانبى به جانبى ديگر انتقال مى‌دهد. و بقيه الفاظ آيه روشن است.

آيه شريفه- به طورى كه ملاحظه مى‌كنيد- بر يگانگى خداى تعالى در ربوبيت احتجاج مى‌كند.

[لازمه هدايت، شرح صدر براى اسلام، و لازمه ضلالت، قساوت قلب از ياد خداست‌]

(أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَلى‌ نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَيْلٌ لِلْقاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ ...) بعد از آنكه در آيه قبلى فرمود كه در مساله انزال آب از آسمان و روياندن روييدنيها تذكرى است براى خردمندان، كه همان بندگان با تقوى خدايند. و نيز قبلا فرموده بود كه اين طايفه همان كسانى هستند كه خدا هدايتشان كرده، اينك در اين آيه مى‌فرمايد: اين طايفه چون ديگران گمراه نيستند و علت اين معنا را توضيح مى‌دهد، و آن اين است كه اين طايفه داراى نورى از ناحيه پروردگار خويشند كه با آن نور، حق را مى‌بينند. و سبب ديگرش اين است كه اين طايفه دلى نرم دارند كه از پذيرفتن حق، و هر كلام نيكويى كه بشنوند سرپيچى نمى‌كنند.

پس جمله‌(أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ ...) مبتدايى است كه خبرش حذف شده. و جمله‌(فَوَيْلٌ لِلْقاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ ...)، مى‌فهماند كه آن خبر چيست، و تقدير كلام چنين است. أ فمن شرح اللَّه صدره للاسلام كالقاسية قلوبهم- آيا كسى كه خدا دلش را براى پذيرفتن اسلام نرم و پذيرا كرده، چون سنگدلانند؟ و اين استفهام انكارى است و معنايش اين است كه: هرگز برابر نيستند.

و شرح صدر به معناى گشادگى سينه است، تا ظرفيت پذيرفتن سخن را داشته باشد و چون شرح صدر به خاطر اسلام است، و اسلام عبارت است از تسليم در برابر خدا و آنچه او اراده كرده و او هم جز حق را اراده نمى‌كند، در نتيجه شرح صدر براى اسلام، به اين معنا خواهد بود كه انسان وضعى به خود بگيرد كه هر سخن حقى را بپذيرد و آن را رد نكند.

البته معناى اين حرف اين نيست كه هر سخنى را هر چه باشد كوركورانه بپذيرد، بلكه با بصيرت نسبت به حق و شناختن راه رشد، آن را مى‌پذيرد، و به همين جهت دنبالش اضافه كرده:(فَهُوَ عَلى‌ نُورٍ مِنْ رَبِّهِ) و با آوردن كلمه على او را به سواره‌اى تشبيه كرد كه بر نورى سوار شده، راه مى‌پيمايد، و از هر چه بگذرد (هر چه كه بر دلش بگذرد)، آن را به خوبى مى‌بيند و اگر حق باشد آن را از باطل تميز مى‌دهد، به خلاف گمراهى كه در سينه‌اش‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 387
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست