نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 379
باشد. چون
بعضى گفتهاند: مراد از آن همسران و خدمتكارانى است كه خدا براى انسان مؤمن
و متقى در بهشت آماده كرده و اين معنا بهتر و با مقام آيه مناسبتر است، چون
خويشاوندى و هر رابطه اجتماعى دنيا در روز قيامت از هم گسيخته مىشود، هم چنان كه
خداى تعالى خبر داده كه(فَلا أَنْسابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ)[1] و نيز فرموده:(يَوْمَ لا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ
شَيْئاً)[2] و آياتى ديگر غير از اينها.
و
نيز مؤيد معناى دوم اين آيه است كه مىفرمايد:(فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَسَوْفَ يُحاسَبُ حِساباً يَسِيراً
وَ يَنْقَلِبُ إِلى أَهْلِهِ مَسْرُوراً)[3].
(لَهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِنَ النَّارِ وَ مِنْ تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ...)
كلمه ظلل جمع ظله است و- به طورى كه گفتهاند- به معناى
ساترى است در بالاى سر. و مراد از اينكه ساترى از آتش در بالاى سر و ساترى ديگر در
زير پا دارند، اين است كه آتش از همه جهات به ايشان احاطه دارد. و بقيه الفاظ آيه
روشن است.
(وَ الَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوها وَ أَنابُوا إِلَى اللَّهِ
لَهُمُ الْبُشْرى) راغب گفته: كلمه طاغوت عبارت است از
هر متجاوز و از هر معبودى به غير خداى تعالى. و اين كلمه هم در يك نفر استعمال
مىشود، و هم در جمع[4] و ظاهرا
مراد از آن در آيه شريفه بتها و هر معبود طاغى ديگرى است كه به جاى خدا پرستيده
شود.
در
آيه شريفه به صرف اجتناب از پرستش طاغوت اكتفاء نشده، بلكه بر آن(وَ أَنابُوا إِلَى اللَّهِ) اضافه كرده است و اين اشاره بدان
است كه صرف نفى خدايان ديگر هيچ فايدهاى ندارد، آنچه فايده مىدهد اين است كه
انسان بين نفى آن آلهه و اثبات اله واحد، جمع كند.
هم
خدا را بپرستد و هم غير او را نپرستد. اين است عبادت با اخلاص دين.
(لَهُمُ الْبُشْرى)- اين جمله، جملهاى است انشايى، كه در عين حال
خبر واقع شده براى(الَّذِينَ اجْتَنَبُوا ...).
(فَبَشِّرْ عِبادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ
...) مقتضاى ظاهر عبارت اين بود كه بفرمايد: لهم البشرى
فبشرهم و حاجت نبود كه
[3] و اما كسى كه نامه عملش به دست راستش داده شود، به زودى
محاسبه مىشود در حالى كه حسابى آسان خواهد داشت. با خرسندى به اهلش ملحق خواهد
شد. سوره انشقاق، آيه 7- 9.