نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 31
به
الذين برگردد به كار رفته، تا دلالت كند بر اينكه منظور خود آنان است، و
چنان نيست كه به ديگران مشتبه و مختلط شده باشند. در نتيجه معناى آيه چنين مىشود:
كسانى كه مكرهايى زشت مىكنند، عذابى شديد دارند، و مكر اينان كه مكر مىكنند،
بىنتيجه و نابود است و اثر زندهاى كه مايه سعادت و عزتشان باشد ندارد.
[مراد
از مكر سيئات و اينكه فرمود: (وَ مَكْرُ أُولئِكَ هُوَ يَبُورُ) ]
پس
به خوبى روشن گرديد كه مراد از سيئات انواع مكرها و حيلههايى است كه
مشركين آنها را وسيله كسب عزت مىپنداشتند. و چون آيه شريفه مطلق است، شامل همه
مكرها كه مشركين عليه رسول خدا 6 كردند. و مكرهايى كه ساير مشركين عليه دين خدا
مىكنند، مىشود. هر چند بعضى[1] از مفسرين
گفتهاند: منظور خصوص آن حيلههايى است كه قريش عليه رسول خدا 6 در
دار الندوة و غير آن طرحريزى مىكردند، از قبيل: حبس و اخراج و قتل، و خدا
كيد آنها را به خودشان برگردانيد، و از مكه به سوى چاه بدر بيرونشان آورده و در
آنجا به كشتنشان داد، و در چاهشان افكند، پس همان حبس و اخراج و قتل، به خودشان برگشت.
هر چند كه اين وجه خوبى است، ليكن- همان طور كه گفتيم- آيه شريفه مطلق است.
و
وجه اتصال صدر آيه يعنى جمله(مَنْ كانَ يُرِيدُ
الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعاً) به ذيل آن،
يعنى جمله(إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ)
اين است كه: مشركين قريش آلهه خود را وسيله عزت و شوكت خود مىگرفتند، هم چنان كه
قرآن كريم در اين باره فرموده:(وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ
اللَّهِ آلِهَةً لِيَكُونُوا لَهُمْ عِزًّا)[2].
از
اين رو خداى سبحان اين طالبان عزت را به سوى خودش دعوت كرد، و اين چنين تذكرشان
داد كه عزت همهاش از خدا است. و در توضيح و بيان آن فرمود: براى اينكه
يگانهپرستى به سوى او صعود مىكند، و عمل صالح هم آن را در صعود كردن كمك مىدهد،
در نتيجه انسان به خدا نزديك مىشود، و در اثر نزديك شدن از منبع عزت كسب عزت
مىكند.
و
اما كسانى كه مكر مىكنند، و به هر مكرى دست مىزنند، تا به خيال خود عزتى كسب
كنند، بر عكس عذابى شديد دارند، و مكرهايى كه مىكنند همه نابود و بىنتيجه
مىشود، نه به جايى مىرسد و نه عزتى برايشان كسب مىكند.