نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 294
و مؤيد
گفتار ما كه گفتيم ظن در اين مورد به معناى يقين و علم مىباشد اين
است كه: استغفار و توبه داوود مطلق آمده، و اگر كلمه مذكور به معناى معروفش
مىبود، بايد استغفار و توبه مقيد به آن صورت مىشد كه ظن با واقع
مطابق درآيد، يعنى واقعه مذكور به راستى فتنه بوده باشد، و چون اين دو لفظ مطلق
آمده، پس ظن به معناى علم خواهد بود.
كلمه
خر - به طورى كه[1] راغب
گفته- به معناى افتادن و سقوطى است كه صداى خرير از آن شنيده شود، و
خرير به معناى صداى آب، باد، و امثال آن است كه از بالا به پايين ريخته شود.
و كلمه ركوع - بنا به گفته راغب-[2]
به معناى مطلق انحنا و خم شدن است.
و
كلمه انابه به معناى رجوع است. و انابه به سوى خدا- به گفته راغب-[3]
به معناى بازگشت به سوى اوست به توبه و اخلاص عمل و اين كلمه از ماده
نوب است كه به معناى برگشتن پى در پى است.
[بيان
اينكه مراجعه كنندگان نزد داوود ملائكه بودهاند و داستان مرافعه تمثل بوده و حكم
ناصواب در عالم غير واقعى گناه محسوب نمىشود]
و
معناى آيه اين است كه: داوود (ع) بدانست كه اين واقعه امتحانى بوده كه ما وى را با
آن بيازموديم و فهميد كه در طريقه قضاوت خطا رفته. پس، از پروردگار خود طلب آمرزش
كرد از آنچه از او سرزده و بىدرنگ به حالت ركوع درآمد و توبه كرد.
اكثر
مفسرين[4] به تبع
روايات بر اين اعتقادند كه اين قوم كه به مخاصمه بر داوود وارد شدند، ملائكه خدا
بودند، و خدا آنان را به سوى وى فرستاد تا امتحانش كند- كه به زودى روايات آن از
نظر خواننده خواهد گذشت و به وضع آنها آگاهى خواهد يافت-. ليكن خصوصيات اين داستان
دلالت مىكند بر اينكه اين واقعه يك واقعه طبيعى، (هر چند به صورت ملائكه) نبوده،
چون اگر طبيعى بود بايد آن اشخاص كه يا انسان بودهاند و يا ملك، از راه طبيعى بر
داوود وارد مىشدند، نه از ديوار. و نيز با اطلاع وارد مىشدند، نه به طورى كه او
را دچار فزع كنند. و ديگر اينكه اگر امرى عادى بود، داوود از كجا فهميد كه جريان
صحنهاى بوده براى امتحان وى. و نيز از جمله (فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَ لا تَتَّبِعِ الْهَوى)
بر مىآيد كه خداى تعالى او را با اين صحنه بيازموده تا راه داورى را به او ياد
بدهد و او را در