responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 236

چه كمك كار خوبى هستى براى من.

آن گاه ابن اسحاق دنبال داستان را هم چنان نقل مى‌كند، تا مى‌رسد به اينجا كه ابراهيم (ع) خم شد و با كاردى كه به دست داشت خواست گلوى فرزند را ببرد.

جبرئيل كارد او را برگردانيد، و اسماعيل را از زير دست او كنار كشيد. و از سوى ديگر قوچى را كه از ناحيه دره ثبير آورده بود به جاى اسماعيل قرار داد و از طرف چپ مسجد خيف صدايى برخاست كه اى ابراهيم! رؤياى خود را تصديق كردى و دستور خدا را انجام دادى‌[1].

مؤلف: روايات در خصوص اين قصه بسيار زياد است و خالى از اختلاف نيست.

و نيز در مجمع البيان از تفسير عياشى نقل كرده كه وى به سند خود از يزيد بن معاويه عجلى نقل كرده كه گفت: از امام صادق (ع) پرسيدم: بين دو بشارتى كه به ابراهيم (ع) داده شد، يكى بشارت به ولادت اسماعيل و ديگرى بشارت به ولادت اسحاق، چند سال فاصله بود؟ فرمود: بين اين دو بشارت پنج سال فاصله شد، و آيه شريفه‌(فَبَشَّرْناهُ بِغُلامٍ حَلِيمٍ) اولين بشارتى بود كه خداى تعالى به فرزنددار شدن ابراهيم (ع) داد، و منظور از غلام حليم اسماعيل (ع) بود[2].


[1] مجمع البيان، ج 8، ص 454.

[2] مجمع البيان، ج 8، ص 455.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 236
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست