نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 221
از اينجا
اين معنا تاييد مىشود كه: مراد از باقى گذاشتن نيز همين است كه خداى
تعالى دعوت نوح را به سوى توحيد بعد از او هم در بشر زنده نگه داشته و در هر عصرى
بعد از عصر ديگر تا روز قيامت اثر مجاهدتهاى آن جناب را در راه خدا باقى و محفوظ
داشته است.
[نكتهاى
در باره اينكه فرمود:(سَلامٌ عَلى نُوحٍ فِي
الْعالَمِينَ)]
(سَلامٌ عَلى نُوحٍ فِي الْعالَمِينَ) مراد از عالمين
همه عالم است، براى اينكه كلمه عالمين در آيه با الف و لام آمده، و از
نظر ادبيات كلمه جمع اگر با الف و لام بيايد عموميت را افاده مىكند و ظاهرا مراد
از عالمين همه عوالم بشرى و امتها و جماعتهاى بشرى تا روز قيامت
باشد.
و
اين سلامى كه خداى تعالى به نوح داده تا روز قيامت، خود تهنيتى است مبارك و طيب كه
خداى تعالى از ناحيه تمامى امتهاى بشرى كه در اثر مجاهدتها و دعوت نوح، از
اعتقادات صحيح و اعمال صالح برخوردار شدهاند، به نوح داده است. آرى آن جناب اولين
كسى است كه در بين بشر به دعوت توحيد و مبارزه عليه شرك و آثار شرك كه همان اعمال
زشت است قيام نمود، و در اين راه شديدترين رنجها و محنتها را تحمل كرد، آنهم نه
يك سال و دو سال بلكه نزديك به هزار سال، آنهم نه با كمك كسى، بلكه خودش به
تنهايى.
پس
آن جناب به تنهايى در هر خير و صلاحى كه در بشريت تا روز قيامت رخ بدهد سهيم و
شريك است. و در كلام خداى تعالى چنين سلامى به احدى داده نشده كه اين قدر وسيع
باشد.
بعضى
از مفسرين[1] گفتهاند:
مراد از عالمين عوالم ملائكه و جن و انس است.
(إِنَّا كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ) اين جمله
منتى را كه خدا بر نوح (ع) نهاده و كرامتى كه به وى كرده- از آن جمله اينكه ندايش
را اجابت نمود و او و اهلش را از كرب عظيم نجات داد و ذريهاش را در قرون بعد باقى
نگهداشت و آثارش را در قرون بعد از خودش حفظ كرد و درودى كه تا روز قيامت از ناحيه
فرد فرد بشر صالح به وى فرستاده تعليل مىكند.
و
اگر پاداش او را به پاداش محسنين و نيكوكاران تشبيه كرده اين تشبيه تنها در اصل
پاداش است نه در خصوصيات مىخواهد بفرمايد: همانطور كه به همه نيكوكاران پاداش
مىدهيم به نوح نيز پاداش داديم و نمىخواهد بفرمايد: به همه نيكوكاران همين پاداش
را كه به نوح داديم مىدهيم، و اين خود واضح است.