responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 126

باز راغب در معناى عيون گفته: كلمه عين به معناى عضو و جارحه است ...

ولى اين كلمه به عنوان استعاره به عنايات مختلفى در معانى ديگر استعمال مى‌شود، البته همه آن معانى به وجهى از وجوه در عضو و جارحه هست،- تا آنجا كه مى‌گويد- و منبع آب را هم به خاطر شباهت به چشم، به خاطر آبى كه در آن هست، عين مى‌گويند[1]. و كلمه يفجرون از باب تفعيل از مصدر تفجير ساخته شده و تفجير در زمين به معناى شكافتن زمين به منظور بيرون كردن آبهاى آن است. و بقيه الفاظ آيه روشن است.

(لِيَأْكُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَ ما عَمِلَتْهُ أَيْدِيهِمْ أَ فَلا يَشْكُرُونَ) لام در ابتداى جمله براى تعليل است و علت آنچه را كه در آيه سابق آمده بود ذكر مى‌كند. و معنايش اين است كه: ما در زمين بستانها قرار داديم، و نيز آن را شكافتيم و چشمه‌ها روان ساختيم، تا مردم از ميوه آن باغها بخورند.

و در جمله من ثمره بعضى‌[2] گفته‌اند: ضمير آن به مجعول از جنات كه خدا جعل كرده برمى‌گردد، و به همين جهت ضمير مفرد و مذكر آورده شد، چون كلمه مجعول هم مفرد است و هم مذكر، و گر نه بايد مى‌فرمود: من ثمرها- از ميوه آن جنات و يا مى‌فرمود:

من ثمرهما- از ميوه آن نخيل و اعناب .

بعضى‌[3] ديگر گفته‌اند: ضمير مزبور به كلمه مذكور برمى‌گردد، چون گاهى مى‌شود كه ضمير در جاى اسم اشاره به كار مى‌رود، هم چنان كه رؤبه يكى از شعراى معروف عرب در شعر خود اين كار را كرده، يعنى ضمير را به جاى اسم اشاره به كار برده و گفته:

فيها خطوط من سواد و بلق‌

كانه فى الجلد توليع البهق‌[4]

كه ضمير كانه را به سواد و بلق كه دو كلمه‌اند برگردانيده و تقدير كلام كان ذاك است.

مى‌گويند: ابا عبيده از رؤبه پرسيد: چرا گفته‌اى كانه با اينكه مرجع ضمير دو تا است، در پاسخ گفته: منظور از ضمير اسم اشاره است و معناى كانه ، كان ذاك است.


[1] مفردات راغب، ماده عين .

[2] ( 2 و 3) روح المعانى، ج 23، ص 8.

[3] ( 2 و 3) روح المعانى، ج 23، ص 8.

[4] در آن خطوطى از سياهى خالص و از سياهى و سفيدى، گويى آن سفيدى و سياهى طبيعتش را با دست روى پوست كشيده‌اند.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 126
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست