responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 116

جمله‌(قالَ يا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ بِما غَفَرَ لِي رَبِّي وَ جَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَمِينَ) استينافى است، و مانند جمله قبلى‌اش به منزله جوابى است از سؤال تقديرى، گويا شخصى پرسيده بعد از آنكه رسولان را تاييد كرد، چه شد؟ در پاسخ فرموده:(قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ) دوباره پرسيده: بعد از آن چه شد؟ در جواب فرموده:(قالَ يا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ ...) و اين سخن را بدان جهت گفته كه خواسته است همان طور كه در حال حيات مردم را نصيحت مى‌كرده، در حال مرگ نيز نصيحت و خيرخواهى كند.

كلمه ما در جمله‌(بِما غَفَرَ لِي رَبِّي) مصدريه است، كه فعل غفر را مبدل به مصدر مى‌كند، و معنايش چنين مى‌شود: (يا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ‌) بغفران ربى اياى- اى كاش قوم من مى‌دانستند آمرزش پروردگار من مرا و جمله و جعلنى عطف است بر جمله غفر و معنايش اين است كه: اى كاش به آمرزش خدا مرا، و به اينكه از مكرمينم قرار داد، علم پيدا مى‌كردند

[مراد استعمال وصف مكرم- اكرام شده در آيات قرآن‌]

و موهبت اكرام هر چند دامنه‌اش وسيع است كه شامل حال بسيارى از مردم مى‌شود، مانند: اكرام به نعمت، كه در آيه‌(فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ)[1] آمده و نيز اكرام به قرب خدا كه در آيه‌(إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ)[2] آمده، چون كرامت داشتن عبد نزد خدا، خود اكرامى است از خدا نسبت به او.

و ليكن با اين حال بنده‌اى كه برخوردار از نعمت‌هاى خدا است، و يا نزد خدا محترم است، جزو مكرمين شمرده نمى‌شود، يعنى كلمه مكرمين به طور اطلاق در باره او به كار نمى‌رود، تنها اين كلمه على الاطلاق در باره دو طائفه از خلايق خدا به كار مى‌رود: يكى ملائكه كه در آيه‌(بَلْ عِبادٌ مُكْرَمُونَ لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ)[3] به كار رفته، و ديگرى در افرادى از مؤمنينى كه ايمان‌شان كامل بوده باشد، حال چه اينكه از مخلصين- به كسره لام- باشند، كه در آيه‌(أُولئِكَ فِي جَنَّاتٍ مُكْرَمُونَ)[4] نامشان آمده، و يا از مخلصين- به فتحه لام- باشند كه در آيه‌( إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ‌) ...(وَ هُمْ مُكْرَمُونَ )[5] ذكر خيرشان شده.


[1] در نتيجه انسان چنين است كه: وقتى پروردگارش امتحانش كرد و او را اكرام نمود و نعمتش داد مى‌گويد پروردگارم اكرامم كرد. سوره فجر، آيه 15.

[2] به درستى گرامى‌ترين شما نزد خدا با تقوى‌ترين شماست. سوره حجرات، آيه 13.

[3] بلكه بندگان مقرب خدا هستند كه هرگز پيش از امر خدا كارى نخواهند كرد و هر چه كنند به فرمان او كنند. سوره انبياء، آيه 26 و 27.

[4] اينان در بهشت‌هايى مكرمند. سوره معارج، آيه 35.

[5] جز بندگان پاك خدا ... و آنان محترمند. سوره صافات، آيه 40 و 42.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 17  صفحه : 116
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست