نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 17 صفحه : 115
برهان مزبور
را بر وجودش اقامه كردم، و مسلم شد كه او پروردگار شما است ليكن اين پاسخ
هيچ دليلى ندارد، و تقييدى است بدون مقيد.
(قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قالَ يا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ بِما غَفَرَ لِي
رَبِّي وَ جَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَمِينَ) خطاب در
اين آيه به رجل نامبرده است- به طورى كه از سياق برمىآيد- اشاره مىكند به اينكه
مردم قريه آن مرد را كشتند، و خداى تعالى از ساحت عزتش به وى خطاب كرد كه داخل
بهشت شو. و مؤيد اين احتمال جمله بعد است كه مىفرمايد:(وَ
ما أَنْزَلْنا عَلى قَوْمِهِ مِنْ بَعْدِهِ)، چون در
آيه مورد بحث جمله (قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ) ،
به جاى خبر از كشته شدن مرد نشسته تا اشاره باشد به اينكه بين كشته شدن آن مرد به
دست مردم قريه، و ما بين امر به داخل شدنش در بهشت، فاصله چندانى نبوده، آن قدر
اين دو به هم متصل بودند كه گويى كشته شدنش همان و رسيدن دستور به داخل بهشت شدنش
همان.
[توضيحى
راجع به جنت در آيه (قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ)
و اينكه خطاب كننده كيست]
و
بنا بر اين مراد از جنت بهشت برزخ است نه بهشت آخرت. و اينكه: بعضى[1]
از مفسرين گفتهاند: منظور بهشت آخرت است، و معناى آيه اين است كه: به زودى
در قيامت به او گفته مىشود داخل بهشت شو، و اگر عبارت را به ماضى آورد، و
فرمود: قيل- به او گفته شده براى اين است كه بفهماند اين دستور محققا
صادر مىشود صحيح نيست، و خود را بىجهت و بدون دليل به زحمت انداختن است.
بعضى[2]
ديگر گفتهاند: خداى تعالى او را به آسمان برد، و در آنجا به وى گفته شد:
داخل
بهشت شو، در نتيجه او هم چنان زنده است و تا روز قيامت در بهشت متنعم خواهد
بود و اين وجه هم مثل وجه قبل صحيح نيست.
بعضى[3]
هم گفتهاند: گوينده ادخل الجنة خود مردم بودند كه در هنگام
كشتن او به عنوان استهزا به او گفتهاند: ما تو را مىكشيم و لحظهاى بعد
داخل بهشت شو اشكال اين وجه اين است كه: با خبرى كه دنبالش خداى تعالى داده
و فرموده: (قالَ يا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ ...)- گفت اى
كاش مردم مىفهميدند كه چگونه خدا مرا بيامرزيد، و از محترمينم قرار داد
نمىسازد، چون ظاهر اين خبر اين است كه: وى بعد از شنيدن نداى(ادْخُلِ الْجَنَّةَ) آرزو كرد اى كاش قومم حال و وضع مرا
مىدانستند. و اگر جمله(ادْخُلِ الْجَنَّةَ)
كلام مردم در هنگام كشتن او بوده باشد، ديگر موردى براى اين آرزو نمىماند.