responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 16  صفحه : 587

داده، باطل را باطل مى‌سازد، آرى حقى كه از سوى علام الغيوب به سوى وى افكنده شده، كارش اين است كه باطل را رسوا نموده، و از بين مى‌برد، هم چنان كه در جاى ديگر فرموده:

(بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْباطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِقٌ)[1] و نيز فرموده‌(قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً)[2].

(قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ ما يُبْدِئُ الْباطِلُ وَ ما يُعِيدُ).

مراد از آمدن حق- به طورى كه از آيه قبلى استفاده شد- نزول قرآن است، كه با حجت‌هاى قاطع، و براهين ساطع خود، هر باطلى را ريشه كن مى‌كند.

(وَ ما يُبْدِئُ الْباطِلُ وَ ما يُعِيدُ)- يعنى بعد از آمدن حق، باطل امر جديدى را اظهار نمى‌كند، و امر باطلى كه قبلا اظهار كرده و باطل شده، بار ديگر اظهار و اعاده نمى‌كند، و اين تعبير كنايه است از اينكه باطل را آن چنان ساقط كرده، كه از اصل بكلى از اثر افتاده.

(قُلْ إِنْ ضَلَلْتُ فَإِنَّما أَضِلُّ عَلى‌ نَفْسِي وَ إِنِ اهْتَدَيْتُ فَبِما يُوحِي إِلَيَّ رَبِّي إِنَّهُ سَمِيعٌ قَرِيبٌ) آيه مزبور بيان اثرى است كه حق دارد، آن حقى كه گفتيم عبارت است از وحى، چون خداى تعالى آن را حق مطلق معرفى كرد، پس حق وقتى از هر جهت حق باشد، ديگر در رساندن به واقع از هيچ جهتى خطا نمى‌كند، و گر نه از همان جهت كه خطا كند، باطل خواهد بود، پس وحى همواره هدايت مى‌كند، و به هيچ وجه خطا نمى‌كند.

و به همين جهت در تاكيد آنچه گذشت فرموده:(قُلْ إِنْ ضَلَلْتُ) يعنى اگر ضلالتى از من فرض شود(فَإِنَّما أَضِلُّ) اين گمراهى همواره على نفسى عليه خودم، و از ناحيه خودم خواهد بود، و ربطى به حقى كه به من وحى شده ندارد، آرى هر انسانى حتى انبياء اگر حفظ خدا نباشد، در خطر ضلالت هستند، چيزى كه هست خدا است كه انبياء را مصون از آن كرده‌(وَ إِنِ اهْتَدَيْتُ فَبِما يُوحِي إِلَيَّ رَبِّي) پس حقى كه به من وحى شده، جز هدايت اثر ديگرى ندارد.

آن گاه اين مطلب را با جمله‌(إِنَّهُ سَمِيعٌ قَرِيبٌ) تعليل نموده، چون دلالت دارد بر اينكه خدا دعا را مى‌شنود، و هيچ چيز و از آن جمله دورى، بين او، و شنيدن دعا، حائل نمى‌شود، قبلا هم زمينه را براى اين تعليل فراهم كرده، فرموده بود: خدا علام العيوب است.


[1] سوره انبياء، آيه 18.

[2] بگو حق آمد و باطل رفت، كه باطل همواره رفتنى است. سوره اسرى، آيه 81.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 16  صفحه : 587
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست