نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 16 صفحه : 541
افتراء
مىبندد؟ و دم از بعثت و قيامت مىزند؟ و يا آنكه به نوعى جنون مبتلا شده؟ و آنچه
مىگويد بدون فكر مستقيم است؟
(بَلِ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ فِي الْعَذابِ وَ الضَّلالِ
الْبَعِيدِ) در اين جمله سخن كفار را رد مىكند، و از ترديدى كه ايشان كردند، كه
آيا چنين است يا چنان، اعراض نموده، حاصلش اين است كه: اين مرد نه به خدا افتراء
مىبندد، و نه دچار جنون شده، بلكه اين كفار در عذابى قرار گرفتهاند كه به زودى
برايشان ظاهر مىشود، و چون اهل عذاب شدهاند، از حق دور گشتهاند، و در ضلالتى
دور قرار گرفتهاند، آن قدر دور كه به اين زوديها نمىتوانند حق را تعقل كنند، و
به آن ايمان بياورند.
و
اگر در جمله(بَلِ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ ...)،
با اينكه مىتوانست بفرمايد: بل هم فى العذاب و الضلال البعيد به جاى
ضمير، نام آنان را مجددا ذكر كرده، براى اين است كه به علت وقوعشان در عذاب و
ضلالت آنان اشاره نموده، و بفرمايد علت آن اين است كه به آخرت ايمان ندارند.
(أَ فَلَمْ يَرَوْا إِلى ما بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ مِنَ السَّماءِ
وَ الْأَرْضِ إِنْ نَشَأْ نَخْسِفْ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ نُسْقِطْ عَلَيْهِمْ
كِسَفاً مِنَ السَّماءِ ...) اين آيه كفار را اندرز مىدهد، و
تهديد مىكند، و اين عملشان را كه آيات خدا را تكذيب كرده، و رسول خدا 6 را
استهزا كردند، جرمى بسيار بزرگ دانسته، و ايشان را نسبت به ارتكاب آن جرى و جسور
مىخواند.
پس
مراد از جمله(ما بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ مِنَ السَّماءِ وَ
الْأَرْضِ ...) اين است كه بفرمايد: آسمان و زمين ايشان را از
جلو و عقب احاطه كرده، هر جا كه نظر كنند آسمانى مىبينند، كه بر سرشان سايه
افكنده، و زمينى كه روى آن هستند، نه از طرف بالا مىتوانند بگريزند، و نه از طرف
پايين.
(إِنْ نَشَأْ نَخْسِفْ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ نُسْقِطْ عَلَيْهِمْ كِسَفاً مِنَ
السَّماءِ)- يعنى آسمان و زمينى كه از بالا و پايين ايشان را احاطه كرده، با
تدبير ما مىگردند، و اداره مىشوند، و منقاد و مسخر ما هستند، اگر ما بخواهيم
زمين دهن باز كرده، ايشان را در خود فرو مىبرد، و همه آنان را بدين وسيله هلاك
مىكنيم، و يا آنكه قطعهاى از آسمان را بر سرشان مىكوبيم، و نابودشان مىسازيم.
پس چرا از اين حرفها دست بر نمىدارند؟
(إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ)- يعنى در
آنچه گفته شد (از احاطه آسمان و زمين بر انسانها، و اينكه آن دو به تدبير ما اداره
مىشوند، و همواره به فرمان مايند، اگر فرمان به زمين
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 16 صفحه : 541