responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 16  صفحه : 359

مؤلف: اين حديث از همين آيه شريفه گرفته شده، كه ما در ذيل آن گفتيم كنايه است از مؤمن.

و در تفسير قمى در ذيل جمله‌(إِلَّا كُلُّ خَتَّارٍ كَفُورٍ) معصوم فرموده: ختار به معناى خداع و نيرنگ‌باز است، و در ذيل جمله‌(إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ) فرموده: منظور از اين وعده، وعده قيامت است‌[1].

[وصف دنيا از زبان امير المؤمنين 7 در جواب مردى كه از دنيا بدگويى مى‌كرد]

و در كتاب ارشاد مفيد نقل كرده كه امير المؤمنين (ع) شنيد كه مردى از دنيا بدگويى مى‌كند، بدون اينكه بفهمد چه مى‌گويد، و چه بايد در باره آن بگويد پس در پاسخش مطالبى فرمود، كه از آن جمله اين است كه: دنيا جاى راستى است، براى كسى كه با دنيا صادق باشد، و جاى عافيت است براى كسى كه از دنيا چيز بفهمد، و جاى بى‌نياز كردن خويش است، براى كسى كه از آن توشه برگيرد، و نيز دنيا، مسجد انبياى خدا، و محل نزول وحى اوست، و مصلاى ملائكه، و تجارتخانه اولياى خدا است، در دنيا رحمت به چنگ آوريد، و در آن بهشت را كسب كنيد، پس اين كى است كه دنيا را مذمت مى‌كند؟ با اينكه خود دنيا ناپايدارى و جدا شدنش از اهل دنيا را اعلام مى‌كند، و به بانگ بلند از فراق و جدايى خبر مى‌دهد، و خودش خبر از مرگ خود مى‌دهد، با نمونه‌اى كه از سرور دارد بشر را به سرور آخرت تشويق مى‌كند، و با نمونه‌اى كه از بلاء دارد مردم را از بلاى آخرت بر حذر مى‌دارد، و اين ترغيب و تحذيرش را به بهترين بيان صورت مى‌دهد.

پس هان اى كسى كه دنيا را مذمت مى‌كنى، و در عين حال كه آن را فريبگر مى‌خوانى، فريب خورده اين بيان خويشى، او كى تو را فريب داده؟ آيا با بستر مرگ پدرانت؟

و قبور ايشان كه ايشان را كهنه و پوسيده كرد تو را گول زده؟ و يا با افتادن مادرانت در گودال گورها؟ تو مگر يادت نيست كه چقدر با دست خود و به مباشرت خود آنان را پرستارى و عيادت كردى، به اميد اينكه شايد بهبودى يابند، و چقدر و با چه علاقه‌اى شرح بيماريشان را براى پزشكان بيان مى‌كردى، و از آنان التماس دواء مى‌نمودى، نه آن علاقه و حرصت سودى به حال آنان بخشيد، و نه ميانجى‌گريت فائده‌اى به حالشان داشت، اين وضع كه خودت ديدى و دنيا نشان تو داد، بستر مرگ تو را به تو نشان داد، كه در آن روز نيز نه گريه‌ات به جايى مى‌رسد، و نه دوستانت سودى به حالت دارند[2].


[1] تفسير قمى، ج 2، ص 167.

[2] ارشاد مفيد، ص 157، چاپ بيروت.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 16  صفحه : 359
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست