نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 16 صفحه : 286
آن اين است
كه: انسان طبعا مىخواهد ديگران را به نفع خود استخدام كند، حال هر كس و هر چه
مىخواهد باشد، حتى يك آهن پاره را ببيند بر مىدارد و مىگويد روزى بدرد مىخورد،
تا چه رسد به گياهان و حيوانات، و معلوم است چنين كسى به استخدام افرادى ديگر از
نوع خود جرىتر است، چون زبان آنها را مىداند، ليكن همين كه تصميم مىگيرد آنها را
استخدام كند، متوجه مىشود كه آنها هم عينا مثل خود اويند، و بلكه از او جرىترند،
مىخواهند خود او را زير بار بكشند، خلاصه اميالى كه او دارد، آنها نيز دارند، لذا
ناگزير مىشود با آنها از در مسالمت در آيد، و حقوقى مساوى حق خود، براى آنها قائل
شود.
و
نتيجه و سرانجام اين برخورد و تضاد بين منافع، اين است كه بعضى با بعضى ديگر در
عمل تعاونى شركت جويند، و حاصل و دسترنج حاصل از همه كارها بين آنان تقسيم شود، و
به هر يك آن مقدار كه استحقاق دارد بدهند.
به
هر حال پس جامعه انسانى هرگز نمىتواند اجتماعى زندگى كند، و داراى اجتماعى آباد
شود، مگر وقتى كه داراى اصولى علمى، و قوانينى اجتماعى باشد، و آن قوانين را همه
محترم بشمارند، و نگهبانى بر آن بگمارند، تا آن قوانين را حفظ كند، و نگذارد از
بين برود، و آن را از ضايع و تعطيل شدن جلوگيرى كند، بلكه در جامعه جارىاش سازد،
در اين هنگام است كه زندگى اجتماعى افراد رضايتبخش و قرين سعادت مىشود.
و
اما اينكه گفتيم اصولى علمى داشته باشد، اين اصول عبارت است از اينكه اجمالا حقيقت
زندگى دنيا را بفهمند، و آغاز و سرانجام انسان را در نظر بگيرند، چون اختلاف مذاهب
مختلف در همين سه مساله باعث مىشود كه سنن آن اجتماع نيز مختلف شود، واضحتر
بگويم، طرز تفكر افراد اجتماع در باره حقيقت زندگى دنيا، و نيز طرز تفكرشان در
آغاز و سرانجام جهان، هر قسم باشد سنتهايى كه در آن اجتماع وضع مىشود همان طور
خواهد بود.
مردمى
كه طرز تفكرشان در باره حقيقت زندگى انسان در دنيا اين باشد كه صرفا موجودى هستيد
مادى، و به جز زندگى دنياى زودگذر كه با مرگ خاتمه مىيابد زندگى ديگرى ندارند، و
نيز طرز تفكرشان در باره آغاز و سرانجام جهان اين باشد كه در دار هستى جز اسباب
مادى كه يكى پس از ديگرى موجود مىشود، و سپس تباه مىگردد، چيز ديگرى نيست، چنين
مردمى وقتى مىخواهند براى اجتماع خود سنتهايى مقرر سازند، طورى آن را مقرر
مىكنند كه تنها لذائذ و كمالات محسوس و ماديشان را تامين كند، و ما وراى آن
سعادتى نخواهد بود.
و
اما مردمى كه معتقدند كه در پس اين عالم ماده صانعى غير مادى هست كه عالم،
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 16 صفحه : 286