responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 16  صفحه : 237

كرده‌اند به شعر شاعر كه گفته:

و عيرها الواشون أنى أحبها

و تلك شكاة ظاهر عنك عارها

يعنى سخن‌چينان محبوبه مرا سرزنش كردند به اينكه من او را دوست مى‌دارم و ننگ اين سرزنش از محبوبه من زايل شدنى است.

و معناى آيه اين است كه: كفار از دنيا چيزهايى را مى‌دانند كه زايل و ناپايدار است . و ليكن اين معنا كه براى كلمه ظاهر كرده‌اند، معناى غير متداولى است.

[توضيح مراد از اينكه فرمود: خداوند جهان را جز به حق و(أَجَلٍ مُسَمًّى) نيافريد]

(أَ وَ لَمْ يَتَفَكَّرُوا فِي أَنْفُسِهِمْ ما خَلَقَ اللَّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما إِلَّا بِالْحَقِّ وَ أَجَلٍ مُسَمًّى ...) مراد از حق بودن خلقت آسمانها و زمين، و آنچه بين آن دو است،- و خلاصه حق بودن همه عوالم محسوس- اين است كه: خلقت آن عبث و بى نتيجه نبوده، كه موجود شود و بعد معدوم گردد، و دوباره موجود گشته و سپس معدوم شود، بدون اينكه غرضى و هدفى از آن منظور باشد، پس خداى تعالى اگر عالم را خلق كرده به خاطر غايت و نتيجه‌اى بوده كه بر خلقت آن مترتب مى‌شده.

ممكن است گفته شود غايت و نتيجه خلقت هر جزء از عالم جزئى ديگر است، كه بعد از آن موجود مى‌شود، مانند فرزند كه بعد از پدر به وجود مى‌آيد، پس هر موجود آينده‌اى خلف و نتيجه موجود قبلى خويش است. ليكن اين حرف صحيح نيست، چون سراپاى عالم با همه اجزايش دائم الوجود نيست بلكه همه آن فانى و هالك است، و قهرا بايد نتيجه و هدفى از خلقت آن در بين باشد، كه آن نتيجه بعد از فناى آن هويدا مى‌شود، و به همين جهت مى‌بينيم كه جمله: خلق نكرد آسمانها و زمين و ما بين آن دو را مگر به حق مقيد كرد به جمله: و سرآمدى معين .

پس معلوم مى‌شود هستى عالم تا مدتى معين است، و بنا بر اين استفهام در آيه، براى تعجب است، و تعبير به تفكر در نفوس، از باب به‌كار بردن كنايه است، و معناى آن اين است كه: آيا اين قدر فراغت خاطر ندارند كه در اين مساله بينديشند؟ و آن را در ذهن خود بياورند؟

گويا كفار از بس سرگرم امور دنيا هستند، و براى آن تلاش نموده، و فكرشان پريشان است كه خود را هم فراموش كرده‌اند، و در صورتى كه خود را در ذهن خود حاضر سازند، در حقيقت در خويشتن خود قرار گرفته‌اند، آن وقت تفكرشان تفكرى با تمركز خواهد بود، و فكرشان پراكنده و متفرق نخواهد بود، پس آن وقت فكر ايشان را به سوى حق هدايت و به واقع امر ارشاد مى‌كند.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 16  صفحه : 237
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست