responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 16  صفحه : 135

و نيز مانند انسان كه از حقيقت جز اين مقدار بهره ندارد، كه موجودى است كه آفرينش خدا روحى و جسمى در او به كار برده، و او خودش صفات كمالى براى خود كسب كرده، اينها كه حقيقت انسان را تشكيل مى‌دهند همه صنع خدا و منسوب به اويند، و اما زايد بر اينها آنچه را كه عقل اجتماعى بر آن اضافه مى‌كند، همه موهوماتند كه ناچارى و اضطرار باعث شده آنها را معتبر بشمارد، مانند اينكه فلان انسان نيرومند، و آن يكى سلطان، و آن ديگرى رئيس، و آن چهارمى محترم، و آن پنجمى ثروتمند، و آن ششمى عزيز، و آن يكى صاحب اولاد، و ديگرى بازو و حمايت كننده دارد، همه اينها جز سرابى هالك و آرمانى كاذب، چيز ديگرى نيستند، و بر همين منوال هر موجود ديگرى را كه تحت تجزيه عقل بياوريم عبارت است از يك يا چند حقيقت و چند خرافه و موهوم.

پس، از حقيقت آن مقدارى در دست ما و نزد ما است كه خدا به فضل خود افاضه‌اش كرده باشد، و آن افاضه آيات اوست، كه بر صفات كريمه او از رحمت و رزق و فضل و احسان و صفات ديگرش دلالت مى‌كند.

پس حقيقتى كه در واقع ثابت است، و هرگز هلاكت و بطلان ندارد، عبارت است از صفات كريمه خدا، و آيات داله بر صفاتش، كه همه آنها با ثبوت ذات مقدسش ثابتند.

اين در صورتى است كه مراد از كلمه هالك در آيه شريفه هالك فعلى باشد كه در اين صورت حاصل تعليل كلمه اخلاص به عبارت‌(كُلُّ شَيْ‌ءٍ هالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ) اين مى‌شود كه: هيچ اله- معبود به حق- جز خدا نيست، براى اينكه معبود وقتى معبود به حق است، كه خودش حقيقتى داشته باشد، و مشتمل بر واقعيتى غير هالك باشد، حقيقت و واقعيتى كه بطلان در او راه نيابد، و نيز تدبيرى در عالم داشته باشد، آنهم تدبيرى حقيقى و واقعى نه موهوم و خيالى، و وقتى معبود عبارت از چنين موجودى باشد، غير از خداى تعالى هيچ معبودى نخواهد بود، چون غير از او هر چه باشد، فى نفسه هالك و باطل است، مگر آن چيز كه وجه خدا و منسوب به اوست، پس در عالم هستى غير از خداى سبحان هيچ معبودى نيست.

بت‌پرستان هر چند كه وجود بت را هم منسوب به خداى تعالى مى‌دانند، و معترفند كه وجود آن از ناحيه خدا و وجه اوست، الا اينكه آنها را مستقل در تدبير دانسته و تدبير آنها را منسوب به خدا و احكام آنها را احكام خدا نمى‌دانستند، و به همين جهت آنها را مى‌پرستيدند، و خدا را نمى‌پرستيدند، و حال آنكه هيچ موجودى در هيچ اثرى مستقل نيست، پس در عالم هستى هيچ موجودى به غير از خداى سبحان مستحق پرستش نيست.

در اينجا وجه ديگرى در تفسير آيه هست كه دقيق‌تر از وجه سابق است، بنا بر اين كه‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 16  صفحه : 135
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست