نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 16 صفحه : 13
اين جمله
خطاب به عموم مىكند، چون افرادى كه در كشتن اطفال به عنوان سبب، مباشر، آمر و
مامور شركت داشتهاند، بسيار بودهاند.
و
همانا همسر فرعون كلام مزبور را، به خاطر اين كه خداوند محبت موسى را در قلب وى
افكنده بود، گفت. و لذا ديگر اختيارى در كف او نماند، و چارهاى نيافت جز اينكه
نخست بلا و كشتن را از او بگرداند، و سپس پيشنهاد فرزندى او را بكند، كه خداى
تعالى در جاى ديگر اين جريان را يكى از منتهايى دانسته كه به موسى كرده است،
فرموده:(وَ أَلْقَيْتُ عَلَيْكَ مَحَبَّةً مِنِّي وَ لِتُصْنَعَ
عَلى عَيْنِي)[1].
(عَسى أَنْ يَنْفَعَنا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَداً)- اين جمله
را وقتى گفت كه آثار جلالت و سيماى جذبه الهى را در او بديد، و از اين جمله كه
گفت:(أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَداً) معلوم
مىشود فرعون و همسرش پسرى نداشتند.
(وَ هُمْ لا يَشْعُرُونَ)- اين جمله حاليه است، و معنايش اين
است كه: همسر فرعون اين سخن را گفت، و اين ميانجيگرى را كرد، و بلاى كشتن را از
موسى (ع) برگردانيد، در حالى كه او و مخاطبينش نمىدانستند چه مىكنند و حقيقت حال
و سرانجام كار چه مىشود.
(وَ أَصْبَحَ فُؤادُ أُمِّ مُوسى فارِغاً إِنْ كادَتْ لَتُبْدِي بِهِ لَوْ لا أَنْ
رَبَطْنا عَلى قَلْبِها لِتَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ)
كلمه تبدى از مصدر ابداء به معناى اظهار است. و
كلمه ربطنا از ماده ربط است، و ربط بر هر چيز، بستن آن
است، و در آيه شريفه كنايه از اطمينان دادن به قلب مادر موسى (ع) است. و مراد از
فراغت قلب مادر موسى اين است كه: دلش از ترس و اندوه خالى شد، و لازمه اين فراغت
قلب اين است كه ديگر خيالهاى پريشان و خاطرات وحشتزا در دلش خطور نكند، و دلش را
مضطرب نكند و دچار جزع نگردد، و در نتيجه اسرار فرزندش موسى را كه مىبايست مخفى
كند، اظهار نكند و دشمنان پى به راز وى نبرند.
ما
اين معنا را از اين راه استفاده كردهايم كه: از ظاهر سياق برمىآيد كه سبب اظهار
نكردن مادر موسى همانا فراغت خاطر او بوده، و علت فراغت خاطرش ربط بر قلبش بوده كه
خدا سبب آن شده است، چون به او وحى فرستاد كه: (لا
تَخافِي وَ لا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ)- مترس و غم
مخور كه ما او را به تو برمىگردانيم ... .
[1] من محبتى از خودم بر تو افكندم و براى اينكه زير نظرم رشد
كنى. سوره طه، آيه 39.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 16 صفحه : 13