responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 582

[معناى جهاد و اينكه فرمود:(جاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ) و وجه اينكه ابراهيم 7 را پدر مسلمين ناميد]

(وَ جاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ ...) كلمه جهاد به معناى بذل جهد و كوشش در دفع دشمن است و بيشتر بر مدافعه به جنگ اطلاق مى‌شود و ليكن گاهى به طور مجاز توسعه داده مى‌شود به طورى كه شامل دفع هر چيزى كه ممكن است شرى به آدمى برساند مى‌شود. مانند شيطان كه آدمى را گمراه مى‌سازد و نفس اماره كه آن نيز آدمى را به بديها امر مى‌كند و امثال اينها. در نتيجه جهاد شامل مخالفت با شيطان در وسوسه‌هايش و مخالفت با نفس در خواسته‌هايش مى‌شود كه رسول خدا 6 اين قسم جهاد را جهاد اكبر ناميد و ظاهرا مراد از جهاد در آيه مورد بحث معناى اعم از آن و از اين باشد و همه را شامل شود مخصوصا وقتى مى‌بينيم كه آن را مقيد به قيد (در راه خدا) كرده به خوبى اين عموميت را مى‌فهميم چون اين آيه جهاد را متعلق كرده بر كارى كه در راه خدا انجام شود پس جهاد اعم است. باز مؤيد اين احتمال آيه‌(وَ الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا)[1] است و بنا بر اينكه آن معناى اعم باشد معناى اينكه فرمود: جهاد كنيد حق جهاد اين مى‌شود كه جهاد شما در معناى جهاد خالص باشد يعنى فقط جهاد باشد (نه هم جهاد و هم تجارت يا سياحت يا غير آن) و نيز خالص براى خدا باشد و غير خدا در آن شركت نداشته باشد، نظير آن آيه كه مى‌فرمايد:(اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ)[2] كه حق تقوى آن است كه فقط پرهيز از خدا باشد نه چيزهاى ديگر.

(هُوَ اجْتَباكُمْ وَ ما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ)- منتى است از خدا بر مؤمنين به اينكه اگر به خود واگذار مى‌شدند هرگز از طرف خودشان به سعادت دين نائل نمى‌شدند، چيزى كه هست خدا بر آنان منت نهاد و ايشان را براى دين حق از ميان خلايق انتخاب نمود و جمع كرد و هر حرج و دشوارى را از سر راه ديندارى ايشان برداشت چه حرج در خود احكام دين و چه حرجهاى عارضى و اتفاقى. پس از اين آيه فهميده مى‌شود كه شريعت اسلام شريعتى است سهل و آسان و شريعت پدرشان ابراهيم حنيف است كه براى پروردگار خود تسليم بود.

و اگر ابراهيم را پدر مسلمين خوانده بدين جهت است كه او اولين كسى است كه براى خدا اسلام آورد، هم چنان كه قرآن فرموده:(إِذْ قالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمِينَ)[3] و نيز


[1] هر كه در راه ما جهاد كند ما ايشان را به راه‌هاى خود هدايت مى‌كنيم. سوره عنكبوت، آيه 69.

[2] سوره آل عمران، آيه 102.

[3] چون پروردگارش به او گفت اسلام بياور، گفت اسلام آوردم براى پروردگار عالميان. سوره بقره، آيه 131.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 582
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست