نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 14 صفحه : 570
است و تسخير كشتىها در دريا تاييد مىكند
كه مراد از زمين، خشكى، در مقابل دريا است و بنا بر اينكه جمله(وَ يُمْسِكُ السَّماءَ ...) پس از
اين دو جمله واقع شده، مىرساند كه حاصل مقصود اين است كه خدا آنچه در آسمان و
آنچه در زمين، و آنچه در درياها است مسخر براى شما كرده.
و مراد از آسمان همانطور كه گفتيم جهت بالا، و موجودات بالا است پس
خدا نمىگذارد كه آن موجودات فرو ريزند، و به زمين بيفتند، مگر به اذن خودش كه با
اذن او احيانا سنگهاى آسمانى و صاعقه، و امثال آن به زمين مىافتد.
خداوند اين آيه را با دو صفت رأفت و رحمت ختم فرموده تا نعمت را
تتميم نموده، منت را بر مردم تمام كرده باشد.
(وَ هُوَ الَّذِي أَحْياكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ
يُحْيِيكُمْ إِنَّ الْإِنْسانَ لَكَفُورٌ)
سياق ماضى در احياكم دلالت مىكند بر اينكه مقصود از آن، حيات دنيا
است، و اهميتى كه معاد دارد اقتضاء مىكند كه مراد از جمله ثم يحييكم
حيات اخروى در روز قيامت باشد، نه حيات برزخى.
و اين نعمت حيات و دنبالش نعمت مرگ، و دنبال آن باز نعمت حيات، از نعمتهاى
بزرگ الهى است كه خدا با آن منت را بر بشر تمام كرده و به همين جهت در آخر آيه
فرموده: به درستى كه انسان به طور مسلم كفران پيشه است .
بحث روايتى [ (دو روايت در ذيل آيه:(وَ الَّذِينَ هاجَرُوا ...) و آيه:(وَ مَنْ عاقَبَ بِمِثْلِ ما عُوقِبَ بِهِ ...))]
در جوامع الجامع در ذيل آيه( وَ
الَّذِينَ هاجَرُوا) ...(لَعَلِيمٌ حَلِيمٌ ) مىگويد: روايت شده كه اصحاب گفتند: يا
رسول اللَّه! اينان كه كشته شدند فهميديم خدا چه چيزى به آنان عطا فرمود حال كه ما
با تو جهاد مىكنيم آن طور كه آنان كردند، و اگر شهيد نشويم و به مرگ طبيعى از
دنيا برويم نزد خدا چه اجرى خواهيم داشت؟ در پاسخ آنان اين دو آيه نازل شد[1].
و در مجمع البيان در تفسير آيه(وَ مَنْ عاقَبَ بِمِثْلِ ما عُوقِبَ بِهِ ...)
مىگويد: روايت شده كه اين آيه در باره قومى از مشركين مكه نازل شد كه جمعى از
مسلمانان را دو شب از محرم مانده ديدند و با خود گفتند اصحاب محمد در اين ماه قتال
را حلال نمىدانند پس به آن دو حمله