responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 569

يعنى بتها بلكه هر چيزى كه بدان دل مى‌بندند و ركون مى‌كنند باطل است و بس، چون مصداق غير باطل تنها خدا است- دقت فرماييد- و اگر گفتيم باطل است لا غير، بدان جهت است كه خودش مستقلا حقيقت ندارد.

و به هر تقدير، معناى آيه اين است كه: اين تصرف در تكوين و تشريع از خداى سبحان است و سببش اين است كه خداى تعالى خودش حق است و با مشيت اوست كه هر موجود حقى داراى حقيقت مى‌شود، و آلهه مشركين و هر چيزى كه ظالمين ياغى بدان ركون مى‌كنند باطل است و قادر بر هيچ چيز نيست.

(وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ)- علو خداى تعالى به گونه‌اى است كه او علو دارد و هيچ چيز بر او علو ندارد. و كبرش طورى است كه در برابر هيچ چيز كوچك نمى‌شود و ذليل و خوار نمى‌گردد. و اين علو و اين كبر از فروعات حق بودن يعنى ثابت و زوال ناپذير بودن او است.

(أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَتُصْبِحُ الْأَرْضُ مُخْضَرَّةً إِنَّ اللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ) در اين آيه بر عموم قدرت خداى عز و جل كه قبلا گذشت استشهاد شده به مساله فرو فرستادن آب از آسمان- و منظور از آسمان بالاى سر است- و سر سبز نمودن زمين.

و جمله‌(إِنَّ اللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ) بيان علت سبز كردن زمين با فرستادن باران است، پس نتيجه آن تعليل و اين استشهاد چنين مى‌شود كه گويى فرموده باشد: خدا آب را از آسمان مى‌فرستد، تا چنين و چنان شود، چون خدا لطيف و خبير است و خود به عموم قدرتش گواهى مى‌دهد.

(لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ إِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ) ظاهر اين جمله مى‌رساند كه خبرى بعد از خبر باشد براى كلمه ان پس در نتيجه تتمه تعليل در آيه سابق خواهد بود. گويا فرموده: خدا لطيف و خبير و مالك همه موجودات در آسمان و زمين است و در ملك خود هر طور بخواهد به لطف و جبروتش تصرف مى‌كند، ممكن هم هست جمله‌اى غير مربوط به سابق، و تعليلى جداگانه و مستقل باشد.

و جمله‌(وَ إِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ) افاده مى‌كند كه هر چند تصرفات او همه جميل و نافع و سزاوار حمد و ستايش است ولى در عين حال خود او هيچ احتياجى به آن تصرفاتش ندارد. پس مفاد دو اسم غنى و حميد مجموعا اين است، كه خداى تعالى جز آنچه كه نافع است انجام نمى‌دهد، و ليكن آنچه انجام مى‌دهد نفعش عايد خودش نمى‌شود بلكه عايد خلقش مى‌گردد.

(أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي الْأَرْضِ ...) اين آيه استشهاد ديگرى بر عموم قدرت خدا است، و مقابله ميان تسخير آنچه در زمين‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 569
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست