responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 533

مى‌فرمود بلندش كنند.

بعد از آنكه ديدم در هر شوط اين كار را تكرار كرد، عرضه داشتم: فدايت شوم يا بن رسول اللَّه! اين كار براى شما زحمت زياد داشت؟ فرمود: من از خداى عز و جل شنيدم كه مى‌فرمود:(لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ) پرسيدم منظور منافع دنيا است يا آخرت؟ فرمود: همه‌[1].

و در مجمع البيان در ذيل همين آيه گفته: بعضى گفته‌اند منافع آخرت منظور است، و آن عفو و مغفرت است، و بدين مضمون از امام باقر (ع) هم نقل شده است‌[2].

مؤلف: اثبات يكى از اين دو نوع منافع، منافاتى با عموم آيه ندارد.

و در كتاب عيون از جمله مسائلى كه حضرت رضا براى محمد بن سنان و پاسخش به سؤالات او از علل نوشت، يكى علت وجوب حج بوده كه امام نوشته است: علت آن رفتن به ميهمانى خداى عز و جل و طلب حوايج و بيرون شدن از همه گناهان است و براى اين است كه از گناهان گذشته تائب شود و نسبت به آينده‌اش تجديد عمل كند. و نيز در حج، انسان موفق به بذل مال مى‌شود. و تنش به زحمت مى‌افتد، و در مقابل اجر مى‌برد. آدمى را از شهوات و لذات باز مى‌دارد، و به وسيله عبادت به درگاه خداى عز و جل نزديك مى‌شود و آدمى را به خضوع و استكانت و اظهار ذلت در برابر آن درگاه وا مى‌دارد. حج دائما آدمى را دچار سرما و گرما و ايمنى و خوف مى‌كند و آدمى با اين حوادث خو مى‌گيرد.

و نتيجه آثارش اين است كه اميد و ترس آدمى همه متوجه خدا مى‌شود. نتيجه ديگرش اينكه قساوت را از قلب و خشونت را از نفس و نسيان را از دل مى‌زدايد و اميد و ترس از غير خدا را مى‌برد و حقوق خدايى را تجديد مى‌كند و نفس را از فساد جلو مى‌گيرد. منافع شرقيان را عايد غربيان و ساحليان را عايد خشكى‌نشينان كه به حج آمده‌اند و حتى آنها كه نيامده‌اند مى‌سازد چون حج موسم آمد و شد تاجران و وارد كنندگان و فروشندگان و مشتريان و كاسبان و مسكينان است. در حج حوائج محتاجانى كه از اطراف و اماكن مى‌آيند و مى‌توانند بيايند بر آورده مى‌شود. اينها همه منافعى است كه حج براى بشر دارد[3].

مؤلف: قريب به اين مضمون از فضل بن شاذان نيز از آن جناب روايت شده است‌[4].

و در كتاب معانى الاخبار به سند خود از ابى الصباح كنانى از امام صادق‌


[1] فروع كافى، ج 4، ص 422.

[2] مجمع البيان، ج 7، ص 81.

[3] عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 90.

[4] عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 119.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 533
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست