نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 14 صفحه : 485
و از آنچه گذشت ضعف كلام بعضى[1] از مفسرين روشن مىشود كه
گفتهاند: معناى آيه اين است كه هر كه شيطان را ولى خود بگيرد خدا او را گمراه
مىكند، زيرا از كلام خداى عز و جل هيچ شاهدى بر اين معنا نيست، و در كلام خدا
دليلى كه دلالت كند بر اينكه چنين قضايى عليه پيروان شيطان رانده شده باشد نيست، آنچه
در كلام خداى تعالى آمده اين است كه قضاى رانده شده كه هر كس شيطان را ولى خود
بگيرد و پيرويش كند خدا شيطان را بر او مسلط كند، تا گمراهش سازد، نه اينكه خداوند
خودش مستقيما او را گمراه كند.
علاوه بر اينكه لازمه اين معنا اين است كه مرجع ضميرها مختلف باشد، ضمير
فانه بدون جهت به خداى تعالى برگردد، در حالى كه اسمى از خداى تعالى قبلا
ذكر نشده.
از اين ضعيفتر قول كسى است كه گفته: معناى آيه اين است كه: بر اين
شخص كه در باره خدا بدون علم جدال مىكند نوشته شده كه هر كه او را دوست بدارد او
گمراهش كند. خلاصه ضميرها را به موصول در(مَنْ
يُجادِلُ) برگردانده، كه ضعف اين كلام براى خواننده روشن است.
از آيه شريفه بر مىآيد كه قضايى كه عليه ابليس رانده شده تنها براى
او نيست، بلكه بر او و قبيله و ذريه و اعوان اوست. و ديگر اينكه گمراه كردن آنان و
هدايتشان به سوى عذاب سعير همه فعل ابليس است. اين نكته نيز مخفى نيست كه جمع ميان
كلمه يضله و كلمه يهديه در آيه شريفه خالى از لطف نيست.
[رفع ريب و ترديد در بعث و نشور، با بيان چگونگى خلقت انسان و
گياه]
( يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِنَ
الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ تُرابٍ)
...(شَيْئاً ) مراد از بعث
زنده كردن مردگان و بازگشت به سوى خداى سبحان است، و اين روشن است. و كلمه
علقة به معناى قطعهاى خون خشكيده است. و كلمه مضغة به معناى
قطعهاى گوشت جويده شده است، و مخلقة به طورى كه گفتهاند[2] به معناى تام الخلقه است، و(غَيْرِ مُخَلَّقَةٍ)
يعنى آنكه هنوز خلقتش تمام نشده، و اين كلام با تصوير جنين كه ملازم با نفخ روح در
آن است منطبق مىشود. و بنا بر اين معنا، كلام كسى كه گفته تخليق به
معناى تصوير است، با آيه منطبق مىگردد.
مقصود از جمله(لِنُبَيِّنَ
لَكُمْ) بر حسب ظاهر سياق، اين است كه تا برايتان بيان كنيم كه بعث ممكن
است، و شك و شبهه را از دلهايتان زايل نماييم، چون مشاهده انتقال خاكى