نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 14 صفحه : 475
هم چنان كه خداى تعالى فرموده:(كَما بَدَأْنا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِيدُهُ وَعْداً عَلَيْنا إِنَّا
كُنَّا فاعِلِينَ)[1].
مؤلف: نظير اين روايت در كتاب نور الثقلين[2]
از كتاب دوريستى، به سند خود از ابن عباس از آن جناب آمده.
[روايتى در اين معنى كه آيه:(وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ ...)
در باره قائم آل محمد : و اصحاب او است]
و در تفسير قمى در ذيل(وَ لَقَدْ
كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ)
فرموده: كتابهاى آسمانى همه ذكراند. و در ذيل آيه(أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ)
فرمودند: در باره قائم و اصحاب او است. و نيز فرمودند: زبور مشتمل بر پيشگوييها و
حمد و تمجيد و دعا بوده است[3].
مؤلف: روايات در باب مهدى (ع) و ظهور او و پر كردنش زمين را از عدل
بعد از پر شدنش از ظلم و جور- چه از طرق عامه و چه از طرق خاصه و چه از رسول خدا
6 و چه از ائمه هدى (ع)- آن قدر زياد است كه به حد تواتر رسيده، و اگر كسى
بخواهد به آنها وقوف يابد، بايد به كتابهايى كه مظنه اين بحث در آنها مىرود مراجعه
كند، و چنين كتابهايى در بين عامه و خاصه زياد است.
و در الدر المنثور است كه بيهقى در كتاب دلائل، از ابى هريره روايت
كرده كه گفت: رسول خدا 6 فرمود: من رحمتى هستم كه خدا بر بشر هديه داده است[4].