نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 14 صفحه : 47
و نيز مانند(وَ إِذْ قالُوا اللَّهُمَّ إِنْ كانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَأَمْطِرْ
عَلَيْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ)[1] با
اينكه گوينده آن يك نفر بوده.
و اگر در آيه مورد بحث روح را به خدا نسبت داده و فرموده
روحنا- روحمان به منظور تشريف و احترام بوده، و معناى روح در تفسير آيه(وَ يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ ...)[2] گذشت.
يكى[3] از
تفسيرهاى نادرستى كه براى آيه كردهاند اين است كه مراد از روح، عيسى است، و ضمير
در تمثل به جبرئيل بر مىگردد، كه فسادش روشن است.
و يكى از قرائتهاى نادرست هم قرائت بعضى[4]
است كه كلمه روحنا را با تشديد نون خوانده، و گفته: روحنا اسم آن
فرشتهاى بوده كه براى مريم مجسم شده، و او غير جبرئيل روح الامين بوده، كه فساد
اين نيز روشن است.
گفتارى در معناى تمثل [و نقد و بررسى چهار اشكال و شبههاى كه
پيرامون تمثل جبرئيل براى مريم مطرح شده است]
در روايات، كلمه تمثل بسيار به چشم مىخورد، ولى در قرآن كريم جز در
داستان مريم، در سوره مريم يعنى آيه(فَأَرْسَلْنا
إِلَيْها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِيًّا)[5] نيامده، و آيات بعدى كه در آن جبرئيل خود را براى مريم معرفى مىكند
بهترين شاهد است بر اينكه وى در همان حال هم كه به صورت بشر مجسم شده بود باز
فرشته بود، نه اينكه بشر شده باشد، بلكه فرشتهاى بود به صورت بشر، و مريم او را
به صورت بشر ديد.
بنا بر اين، معناى تمثل جبرئيل براى مريم به صورت بشر، اين است كه در
حاسه و ادراك مريم به آن صورت محسوس شد، نه اينكه واقعا هم به آن صورت در آمده
باشد، بلكه در خارج از ادراك وى صورتى غير صورت بشر داشت.
و اين معنايى كه براى تمثل كرديم با همان معناى لغوى كلمه منطبق
مىشود، چون
[1] و چون گفتند: بار الها اگر اين حق و از ناحيه تو است پس سنگى
از آسمان بر ما بباران. سوره انفال، آيه 32.