responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 407

نزديك‌تر است، و حاصل كلام اين است كه مشركين به تعصب و حمايت از آلهه خود بر تو خشم مى‌گيرند، چون تو در باره آنها مى‌گويى نفع و ضررى ندارند- با اينكه سخن حقى مى‌گويى- مع ذلك جز با استهزاء و اهانت پاسخت نمى‌گويند، براى خدا غيرت به خرج نمى‌دهند، كه چرا مردم نسبت به ياد خدا كافرند؟ چون خودشان همان كفارند.

و مراد از ذكر رحمان ، ياد خداى تعالى است، به اينكه خدايى رساننده هر رحمت، و منعم هر نعمت است، و لازمه اين، رب بودن او است، و لازمه رب بودنش، وجوب عبادت او است.

بعضى‌[1] ديگر از مفسرين گفته‌اند: مراد از ذكر، قرآن است، و ذكر الرحمن، يعنى قرآن رحمان، و معناى آيه اين است كه: وقتى كفار يعنى مشركين تو را مى‌بينند با تو معامله‌اى جز استهزاء و سخريه ندارند، به يكديگر مى‌گويند: اين است كسى كه آلهه شما را به بدى ياد مى‌كند، و هر وقت به ياد آلهه خود مى‌افتند، تعصب براى آنها به خرج مى‌دهند، و حال آنكه به ياد خدا كافرند، و كفر به ياد خدا را جرم نمى‌دانند.

(خُلِقَ الْإِنْسانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِيكُمْ آياتِي فَلا تَسْتَعْجِلُونِ).

گويا مشركين به خاطر كفرشان به دعوت نبوى هر وقت آن حضرت را مى‌ديدند استهزاء مى‌كردند، و اين زيادى بر كفر و عتوشان بود، و معلوم است كه استهزاء به هر چيزى وقتى استهزاء است كه آن چيز را شوخى و غير جدى بداند، تا غير جدى در مقابل غير جدى قرار گيرد، و ليكن خداى تعالى استهزاى آنان را جدى و غير هزل گرفته، و در نتيجه ارتكاب آن را بعد از ارتكاب به كفر، متعرض شدن عذاب الهى دانسته بعد از تعرض، و آن را استعجال در عذاب شمرده، و خبر داده كه به زودى آيات عذاب را نشانشان مى‌دهد.

پس اينكه فرمود:(خُلِقَ الْإِنْسانُ مِنْ عَجَلٍ) كنايه است از زيادى عجله انسان، و بلوغ آن به نهايت درجه‌اش، آن قدر كه گويى اصلا آدمى از عجله خلق شده، و غير از عجله چيزى نمى‌شناسد، نظير اينكه مى‌گويند: فلانى همه‌اش خير است، و يا سراپا شر است، و يا فلانى از خير خلق شده، و يا فلانى آب و گلش با شر خمير شده، و اينطور تعبير بليغ‌تر از اين است كه بگوييم، چقدر فلانى عجول است، و اين كلام در مورد تعجب آمده، و نيز خواسته است نسبت به امر مشركين بى‌اعتنايى كند و بفرمايد: اگر آنها عجله مى‌كنند، ما عجله‌اى نداريم، چون از دست ما نمى‌گريزند، و تلافى ما فوت نمى‌شود.


[1] مجمع البيان، ج 7، ص 47 و كشاف، ج 3، ص 117.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 14  صفحه : 407
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست